
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
در شب معراج دیدم که لبهای گروهی را با قیچی می برند، پرسیدم اینها کیستند؟
گفتند: کسانی هستند که زبان نهی از منکر داشتند ولی نهی نکردند.
لئالی الخبار، ج۲، ص۲۵۸
برادرم و خواهرم ، درسته که ماه رمضون ماه مهمانی خدا تموم شده ، اینجور نباشیم که بعد این ماه دوباره مثل قبل بشیم. بعضی از خواهرای عزیز تو این ماه حجابشون رو رعایت کردن تا نه خودشون به گناه بیفتن نه دیگران رو به گناه بندازن بعد ماه رمضان هم همینجور باشین. بعضی از برادرای عزیزم هم چشم هاشون رو به نامحرم بستن ، بعد ماه رمضون هم حیا داشته باشیم از خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا.
چند دختری
که در عرف جامعه به آن خوش حجاب نمیگویند
کنار قبر شهید گعده گرفته بودند
اولش کمی از خنده ها و شوخی کردن هایشان با هم سر قبر شهید ناراحت شدم
کمی که فکر کردم دیدم چقدر هم اتفاقا میتواند دل نشین باشد
این جمع خودمانی آن ها با شهیدشان!
گویی سه دختر جوان با یک شهید نشسته اند و دارند گل میگویند و گل میشنوند!
حس خوبی بود
این که مجسم کنی شهید را
دوستی میگفت بهشت زهرا(س) که رفتی
فکر کن
مجسم کن که بالای هر مزار شهیدی ، خود آن شهید ایستاده و در چشمانت زل میزند
میگفت دو هفته که این کار را کنی
هفته سوم نتیجه اش را میبینی!
و چقدر دل نشین میشود زندگی با طعم نگاهِ شهید
نه آن نگاهِ غضبناکی که در فیلم ها و سریال ها نشانم داده اند
نه!
آن نگاه معصوم یک جوان حزب اللهی که تازه محاسن صورتش کامل شده ،
یک شهیدِ آرام را میگویم!
به توی غرق گناه، به من غرق گناه
نگاهی که هر لحظه فریاد میزند دستانت را به سمت من دراز کن
آغوش من برای تو باز است
تو هم غرق در آغوشِ خاکی شهید بشوی ، شاید تو هم کمی خاکی شوی!
و چه پناهی
و چه آغوشی بعد از آغوش مادر ، میتواند جبران اشک های من باشد ،
جز آغوشِ آغشته به خون تو
چه رویای زیبایی . . .
ای کاش هر روزِ هفته ، پنج شنبه ، غروب بود . . . !
ﻭ 10 ﺑﻤﺐ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺷﻬﺮهای مختلف ﺷﻤﺎ ﺑﺮﯾﺰﺩ
ﺑﺎ ﭼﻪ جنگ افزاری ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﻨﻬﺪﻡ ﮐﻨﯿﺪ.
ﺳﺮدار جعفری پاسخ داد: ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﭼﻨﺪ ﻋﺪﺩ ﺑﻤﺐ ﻭ ﮐﺠا ﻣﯽ ﺭﯾﺰﺩ ،
ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺍﯾﻦ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ...
ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿل ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻓﺮﻭﺩ ﺑﯿﺎﯾﺪ .......!!!!!!!
سردار جوانی: غربی ها می دانند که در صور بسته شدن تنگه هرمز، دنیای صنعتی تنها هفت روز قادر به تحمل شرایط است و پس از آن با چالش های جدّی مواجه خواهد شد.
*****-----------------*****
العقید جوانی: یعلم الغربیون أنّه فی صورة اغلاق مضیق هرمز، یستطیع العالم
الصناعی لیتحمل الظروف لسبعة ایّام فقط و بعدها سیواجه الازمات حادّة.
پ,ن : بچه های عزیز کلاس اولی خوب درس بخونین تا مثل این آقاهه نشین.
توهین وقیحانه روزنامه شرق علیه رزمندگان اسلام همزمان با هفته دفاع مقدس
دیروز این کارتون از هادی حیدری در روزنامه شرق (غرب) منتشر شد. امروز جهان نیوز نوشته ای رو منتشر کرده با این عنوان «کاریکاتور موهن این بار در"شرق" » و گفته این روزنامه با چاپ این کاریکاتور بطور غیرمستقیم موجب وهن ارزش های دفاع مقدس شده است.
فارس هم گزارش داده که « امضای بیش از ۱۰۰ نماینده در اعتراض به کاریکاتور موهن روزنامه شرق» و گفته که امضاها در حال افزایش است. بیژن نوباوه به فارس گفته: وزارت ارشاد باید با این روزنامه که در زمین دشمن بازی میکند برخورد و آنها را به محاکم قضایی بکشاند.
پ,ن : مگه من نگفتم باید اسم این روزنامه رو گذاشت غرب؟ باز بگین شرق
سالانه هزاران نفر در جاده های ایران جان خودشون رو از دست می دهند و کسی هم صدایش در نمی آید.
اما
حالا با حادثه واژگونی اتوبوس و کشته شدن متاسفانه 26 نفر از هموطنان عزیز
مان که از اردوی راهیان نور باز میگشتند آقایان صدایشان در آمده که این
اردوها باعث کشته شدن هموطنان می شود.
آیا آنها دلشان برای من و شما
سوخته است ؟؟؟ کاملا در اشتباه هستین. آنها نمی خواهند که راه شهدای ما
ادامه پید اکند. وگرنه چرا برای هزاران نفری که در حوادث رانندگی کشته می
شوند کسی صدایش در نمی آید؟
اگر این ها راست بگویند دیگر نباید هیچ اردوی تفریحی و زیارتی و علمی دانش آموزان را ببرند مگر نه؟؟؟
روزی روزگاری در یکی از روستا ها کدخدای زندگی می کرد که همیشه به مردم دیگه زور می گفت و از اون ها سوءاستفاده می کرد و هیچ خدایی رو بنده نبود.
از قضا توی این روستا مش حسنی زندگی می کرد که یک باغ سرسبز میوه داشت. اما کدخدای زور گو بخاطر اینکه چاه آب دستش بود، آب باغ مش حسن رو بسته بود.
مش حسن برای اینکه راه حلی برای این مشکل پیدا کنه رفت پیش ناخدای باهوشی که توی اون روستا زندگی می کرد و ناخدا گفت بهتره تو باغ خودت چاه بکنی و محتاج کدخدای زورگو نشی.
اما مش حسن که حال و حوصله این کارهارو نداشت و میخواست هرچه زودتر به آب برسه به حرف ناخدای باتجربه و باهوش گوش نداد و رفت پیش کدخدای زورگو.
کدخدا که خودش باغ داشت و نمی خواست مش حسن رو دستش بلند بشه به مش حسن گفت مشکلی نیست اما دیگه نباید فلان میوه ها رو توی باغت داشته باشی و مش حسن هم قبول کرد.
اما کدخدای زورگو بیشتر طمع می کرد و هربار میوه دیگه ای رو هم حذف می کرد. تاجایی که به مش حسن فقط اجازه کاشت کلم و هویج سبزیجات رو داد و گفت به این شرط که این کره الاغ من هروقت که از کنار باغ تو رد شد باید بهش اجازه بدی تا از سبزیجات باغت بخوره.
اما این کره الاغ چموش هروقت از کنار باغ مش حسن رد می شد کلی از سبزیجات باغ مش حسن رو می خورد تا جایی که حتی همون سبزیجات هم دیگه چیزی ازش نموند و مش حسن به خودش گفت ای کاش به حرف ناخدا گوش می دادم...
این بود کل حقیقت مذاکره مش حسن با کدخدای زورگو. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
پ,ن : اگر به لحن صحبت های کشورهای مذاکره کننده قبل از فتنه 88 بر گردیم می بینیم که برد دست ما بود و اون ها به دنبال ما بودن اما بخاطر خیانت چند نفر همه چیز عوض شد. حالا هم به نوعی همه ما فریب خوردیم. نتیجه مذاکرات هرچیزی که باشه و فرض مثال تحریم ها برداشته هم بشه، ما از طریق حقوق بشر بدترین تحریم هارو متحمل خواهیم شد...
ناخدای انقلاب در تبیین عوامل ایجاد اتحاد دنیای اسلامی، پرهیز از «سوءظن و اهانت فرق مختلف شیعه و سنی نسبت به یکدیگر» را بسیار مهم دانستند و با اشاره به تلاش گسترده مراکز «جاسوسی و اطلاعاتی» غرب برای تفرقه افکنی خاطرنشان کردند: آن تشیعی که با MI6 انگلیس مرتبط است و آن تسننی که مزدور CIA است هر دو ضد اسلام و ضد پیامبرند.
رهبر معظم، با یادآوری پرچمداری امام خمینی (رض) در بحث وحدت اسلامی، به تلاشهای بیوقفه جمهوری اسلامی در این زمینه اشاره و خاطرنشان کردند: در 35 سال اخیر کمکهای ایران به برادران مسلمانان، غالباً به برادران اهل سنت بوده است و نظام اسلامی و ملت ایران با حمایت مستمر از ملت فلسطین و مردم کشورهای منطقه، پایبندی عملی خود را به شعار وحدت، ثابت کرده است.
برای دریافت سایز اصلی بر روی عکس کلیک نمایید
پ,ن : مرگ بر آخوند انگلیسی
ناخدای انقلاب : با مذاکره مخالف نیستم، اما به جای نقاط خیالی باید به نقاط امیدبخش دل سپرد.
سازمان فضایی ایران مکانی که در آن ماهواره امید که امیدی بود برای مردم ایران به منظور دستیابی به فضای لایتناهی در اقدامی که این روز ها برای ما عادی شده است از سوی رئیس جمهور دولت تدبیر و امید به شکل نا امیدانه ای منحل شد.
این سازمان با هدف فضایی شدن ایران زیر نظر ریاست جمهوری تشکیل شده بود و موفق به پرتاب چندین کاوشگر و ارسال موجودات زنده به فضا شده بود، هدف گزاری این سازمان پرتاب ماهواره های مورد نیاز کشور و فرستادن فضانورد ایرانی به فضا بود.
متاسفانه شنیده ها حاکی از این است که علت انحلال سازمان اعلام نگرانی غربی ها به بهانه موشک های ماهواره بر و دسترسی ایران به تکنولوژی استراتژیک پرتاپ ماهواره و ورود به باشگاه اختصاصی فضایی در مذاکرات بوده است و این خروجی همان تفکریست که میگوید انرژی هسته ای برای ما لازم نیست.
ما نیز از جناب آقای رئیس جمهور دولت تدبیر و امید بابت این موج منفی که مانع پیشرفت های علمی ایران خواهد شد و نا امیدی را به جامعه تزریق خواهد کرد تشکر و قدردانی می نماییم. خب چی بگیم اگه انتقاد کنیم باز یه برچسب میچسبونین.
زیاد سخت نیست اگر کمی بیندیشیم که چرا آقای ظریف در کمیسون امنیت ملی مجلس گفت حتی اگر استیضاح هم بشوم جزئیات مذاکرات را نمیگویم. خدا می داند دیگر کجای این انقلاب و کدام امید این مردم را فروخته اند تا در خیال خام به توافق خیالی برسند.
پ,ن1 : اینجوری که آقایان دارن کشور رو مثل قرارداد ترکمن چای دو دستی تقدیم می کنن فکر کنم کم کم بجای استفاده از اینترنت و تلفن همراه باید رو بیاریم به سوی علامت دادن با دود.
پ,ن2 : اگه شب خوابیدین صبح بیدار شدین دیدین چند تا آمریکایی تو خونتون نشستن زیاد تعجب نکنین شاید از بند های توافقنامه باشه.
پ,ن3 : نمیدونم چرا این روز ها بدجور دلم برای پیرمرد مهربان دوران انتخابات، آقای غرضی تنگ شده است. کجایی غرضی که یادت بخیر.
شاید این سؤال در ذهن همه شما بوجود آمده است که چرا علی مطهری مدام در مجلس ساز مخالف می نوازد و در نطق چند روز پیش خود که باعث بوجود آمدن تنش در پارلمان شد از سران فتنه حمایت کرد.
جواب این سؤال چندان سخت نیست وقتی خوب به عمق وجود علی مطهری نگاهی بیندازیم. فرزند پدری که فکر می کرد اگر پدرش شهید نمی شد حتماً به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب می شد و آقازاده به خیال خود می توانست با کشور یک قل دو قل بازی کند.
این درست همان ذهنیتی است که فرزندان حاجی خاطره را سال هاست به تکاپو انداخته است و مدام در هر تشنج و تنشی در کشور حضور فعال دارند تا شاید بتوانند در روند رهبری انقلاب خللی ایجاد کنند که هر بار از سوی مردم تو دهنی بزرگی می خورند.
حتی خود حاجی خاطره رهبری را حق خود می داند تا جایی که هر چند وقت خاطرات شیرین دوران همراهی با امام خمینی برایش گل می کند و گاه گاهی اگر کسی به نورچشمی هایش که در حال خیانت به کشور هستند بگوید بالای چشمتان ابروست می گوید اسراری از نظام در قلب من است و غیر مستقیم نظام را تهدید می کند که اگر نورچشمی هایم را از حاشیه امن خارج کنید و گزندی به ایشان برسانید سینه ای دارم از اسراری که در صورت افشای آن ها تار و پود نظام از هم خواهد پاشید.
اما نکته قابل توجه در این میان طرفداری همه جانبه وب سایت حاجی خاطره از علی مطهری است تا جایی که اکثر خبر های دو سه روز گذشته در وب سایت حاج آقا پر است از حمایت ها و عکس های یادگاری با علی مطهری. پس به خوبی واضح است هوچی گری مطهری در مجلس ریشه در تفکراتی دارد همانند پسران حاجی خاطره که نظام را ارث خود می دانند.
اما در این میان موسوی و کروبی تنها بازیچه ای بیش نیستند و نه حاجی خاطره دلش برای آن ها می سوزد نه علی مطهری بلکه آنان فعلاً ملعبه ای به دست این دو هستند تا بتوانند گاه گاهی با ایجاد تنش به دیگران نشان بدهند به دنبال ارثیه خود از نظام هستند.
سخت است پیمبر شده باشی و ببینی
فرزند تو دین دگری داشته باشد
حالم چو امیری است که از بخت بد خویش
در لشکر دشمن پسری داشته باشد
پ,ن : به احترام شهید مطهری ، همگی برای اصلاح این پسر ناخلف دعا می کنیم
شاه و رهبر هر دو دارای جایگاه خاصی در بین مردم هستند. هر دو دارای قدرت هستند. اما یکی با زور و پول و ثروت صاحب قدرت می شود ولی دیگری با مهربانی و ساده زیستی و با جای گرفتن در دل مردم کشورش صاحب قدرت می شود.
در تصویر، شاه مظلومی که همانند خیلی از مردم کشورش زندگی ساده و بدور از تجملات دارد را مشاهده می نمایید که از هول و دلسوزی برای رسیدگی به امور رعیت یادش می رود کفش هایش را بر روی قالی مندرس مرد روستایی که روی آن نماز می خواند بیاورد.
و مرد و فرزند رعیت را می ببینید که از شدت خوشحالی بهت زده نشده اند که هیچ حتی در آغوش شاه جای گرفته اند و شاه دست نوازشی بر سر آنان می کشد. آری این است سلطنت شاهی که دل دل مردمانش جای دارد.
و در همان تصویر, رهبری که در کمال قدرت و اختیار عکس مردم کشورش زندگی پر زرق و برقی دارد را مشاهده می نمایید که گویی مردم از وی هراس دارند تا جایی که حتی اعضای خانواده رعیت نزدیک وی نمی شوند و در کمال بهت زدگی به وی نگاه می کنند که او در اینجا چه می خواهد؟؟؟
سید احمد خمینی(ره): در اینجا بر خود واجب می دانم که این را شهادت بدهم که زندگی داخلی حضرت آیت الله خامنه ای بسیار ساده است نه از باب این که رهبر عزیز انقلابمان به این حرف ها نیاز داشته باشند ، بلکه وظیفه خود می دانم تا این مهم را به مردم انقلابی ایران بگویم. من از داخل منزل ایشان مطلعم ، در منزل ایشان بیش از یک نوع غذا بر سر سفره ندارند ، خانواده ایشان روی موکت زندگی می کنن ، روزی منزل ایشان رفتم یک فرش مندرس آنجا بود که از زبری آن به موکت پناه بردم.
پ,ن: و اینگونه است که در 26 دی سال 57 رعیت شاهی که هرگز آنان را نشناخت را از کشور بیرون کردن و دو رهبری که در دل هایشان حکومت می کرد را به نوبت در قلب خود جای دادند...
پس کی این جمهوری اسلامی می خواد به وعده خودش عمل کنه؟ پس کی می خوان آب و برق رو مجانی کنن؟ مگه ندیدن مردم چقدر برای آب و برق مجانی خون دادن و زجر کشیدن؟ مگه ندیدن مردم برای آب و برق مجانی چطور به استقبال امام اومدن تا امام آب و برق رو برای مردم مجانی کنن؟ اصلاً مردم برای آب و برق مجانی انقلاب کردن و گرنه داشتن زندگیشون رو می کردن.
بله متن بالا رو درست خوندین و اشتباهی در کار نبوده. این متن درست حرف افرادی هست که می خوان به نحوی انقلاب مردم رو ربط بدن به مادی بودن اون نه به معنوی بودن انقلاب. در واقع جوری دارن وانمود می کنند که انگار کسی نداند، فکر میکنند مردم برای آب و برق مجانی این همه خون دادن و این همه زجر رو تحمل کردن. اما حقیقت آب و برق مجانی اصلاً چه بوده؟
اگر کل کلیپ ها و سخنرانی ها و متن روزنامه های 12 بهمن سال 57 را هزاران بار بخوانید اصلاً به چنین جمله ای از امام خمینی (ره) برخورد نخواهید کرد که امام فرموده باشند آب و برق مجانی می شود. خیلی ها مدام می گویند چرا صدا و سیما فیلم کامل این سخنرانی امام در بهشت زهرا (س) رو پخش نمی کند. خب اگر واقعاً همچین موضوعی بوده آیا به نظر شما صدا و سیمای وقت که تحت کنترل رژیم شاه بود می توانست به نفع امام این تیکه از سخنرانی را حذف کند؟ و هیچ اثری از آن باقی نماند؟
ولی وقتی به بررسی این موضوع در سال 57 می پردازیم متوجه می شویم که اصل وعده آب و برق مجانی را سخنگوی دولت موقت آقای عباس امیر انتظام مطرح کرده است، آن هم برای اقشار کم درآمد و گواه این مدعا روزنامه 8 اسفند ماه 57 کیهان می باشد. لابد می خواهید بگویید در آن زمان هم شریعتمداری مسئول کیهان بوده!!!
اما صدایی از امام خمینی (ره) موجود است که ایشان می فرمایند : سرتاسر ایران براى ضـعـفـا مـسـکن می سازیم، همین دارایى شاه سابق و خواهر و برادرش براى یک مملکت، براى آباد کردن یک مملکت کافى است. ما عمل مى کنیم، حرف نمى زنیم. تمام کمیته هایى که در تـمـام اطـراف ایـران هـسـت مـوظـفـند که آنچه به دست آمد از مخازن ایران، هر چه که اینها بـردنـد و مـخـفى کردند و اتباع آنها بردند و مخفى کردند، آنها را که به دست آمده است، بـه بـانـکـى کـه شـمـاره اش را بـعـد تـعـیـیـن مـى کـنـم تـحویل بدهند که براى کارگرها، براى مستضعفین، براى بینوایان، هم خانه بسازند، هـم زنـدگـى آنـها را مرفه کنند. ما علاوه بر اینکه زندگى مادى شما را مى خواهیم مرفه بـشـود، زندگى معنوى شما را هم مى خواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید، مـعـنویات ما را بردند اینها. دلخوش نباشید که مسکن فقط بسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، اتوبوس را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدهیم.
این صدای امام خمینی (ره) در تاریخ 8 اسفند در مدرسه فیضیه بیان شده است، نه 12 بهمن در بهشت زهرا(س) و در خصوص کمک به مستضعفین و طبقه مستمند امام به وعده خودشان عمل کردند و حساب 100 امام یا کمیته امداد امام یا جهاد سازندگی و ... از این دست اقداماتی بود که نشان می دهد امام خمینی (ره) به وعده خود عمل کردند و هیچ کس نمی تواند آنرا کتمان کند.
اما در خصوص وعده مجانی آب و برق بیاییم یکبار دیگر صحبت های امام را بادقت بخوانیم : دلخوش نباشید که مسکن فقط بسازیم (ویرگول) آب و برق را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند (ویرگول) اتوبوس را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند (ویرگول) دلخوش به این مقدار نباشید (مکث کوتاه) معنویات شما را (ویرگول) روحیات شما را عظمت میدهیم.
درواقع امام خمینی (ره) به نوعی در واکنش به صحبت های سخنگوی دولت موقت تأکید کرده اند که به مادیات دلخوش نباشید بلکه به معنویاتی که از دست داده ایم توجه داشته باشید و از یاد نبرید برای چه انقلاب کرده اید گواه این تفسیر از صحبت های امام، برکنار کردن رئیس بنیاد مسکن زمانی که گفته بود ما به همه محرومین زمین میدهیم، است. امام گفت چرا وعدهای میدهید که نمیتوانید عمل کنید، چرا برای یک عده طمع ایجاد میکنید؟
عاروتص شوع، وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی میگوید که درباره ایران همه گزینه ها روی میز است و اسرائیل به هیچ وجه برای دفاع از خود به محدودیتهای دیپلماسی توجه نمیکند.
اشتاینیتز با بیان اینکه تهران در مصالحه با کشورهای غربی بر سر مساله هستهای شکست خورده هشدار داد که تل آویو میتواند به طور یکجانبه علیه ایران و برنامه هستهای این کشور اقدام کند.
وی به خبرنگاران گفت: نمیخواهم خیلی خاص بگویم اما همه گزینه ها روی میز است. ما هرگز حق اسرائیل برای دفاع از خود را به مسائل دیپلماتیک محدود نمیکنیم.
برای دریافت اندازه اصلی بر روی عکس کلیک نمایید
ناخدای انقلاب : گاهی سردمداران رژیم صهیونیستی، ما را تهدید هم میکنند؛ تهدید به حملهی نظامی میکنند؛ اما بهنظرم خودشان هم میدانند، و اگر نمیدانند، بدانند که اگر غلطی از آنها سر بزند، جمهوری اسلامی «تلآویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد.
Ayatollah Khamenei : Sometimes leaders of the Zionist regime threaten us. They threaten us with a military invasion, but I believe even they themselves know - and if they do not, they should know - that if they make a wrong move, the Islamic Republic will raze Tel Aviv and Haifa to the ground.
ناخدای انقلاب: اگر بنابر تحریم باشد درآینده ملت ایران آنهارا تحریم میکند. بیشترین مجموع نفت و گاز دنیا برای ایران است. گازی که دنیا و اروپا به آن احتیاج دارد. ایران میتواند آنها را تحریم کند اگر لازم باشد.
برای مشاهده اندازی اصلی بر روی عکس کلیک نمایید
Ayatollah Khamenei: If sanctions are to be used , the Iranian nation will put sanctions on them in future. Iran has the world’s largest total reserves of oil and gas, the gas that the world and Europe are in need of. Iran can impose sanctions on them , if necessary.
پ,ن : لطفاً این کاتور را در شبکه های اجتمای انتشار دهید.
مناسک حج برای به تصویر کشیدن اجماع بزرگ مسلمانان بسیار مهم است و شکی درآن نیست. اما این اهمیت تا کجاست؟ تاجایی که حجاج ایرانی هر توهین و هر جنایتی را بپذیرند؟ غیرتمان را زیر پا بگذارند؟
از همه این ها که بگذریم می بینیم وهابی های عربستان سعودی و خاندان آل یهود چگونه با پول هایی که از جیب همین زوار جمع می کنند، به کشور های مسلمان وحشیانه حمله و از تروریست ها حمایت می کنند.
مگر کعبه چیست؟ کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نشود حاجی احرام دگر بندببین یار کجاست. وقتی تو کشورمون این همه جوون هستند که مشکل ازدواج دارند چرا این پول رو بریزیم تو جیب وهابی ها؟ چرا دست یک جوون رو نمیگیرم تا ایمانش کامل بشه؟ این رو خدا بیشتر می پسنده یا حج رفتن؟
پ,ن : دیشب گرسنه بود ، دختری که مُرد، چه آسان به خاک پس دادیمش و همسایه اش زیارتش قبول... دیشب از سفر رسید، مکه رفته بود!
به نام خدا
با عنایت صاحب الزمان مراسم عقد اینجانب با یکی از بهترین های فعال فرهنگی در روز 29 فروردین که همزمان شده بود با سالروز ولادت رهبر معظم انقلاب، درجوار گلزار شهدای گمنام تپه نورالشهدای گرگان در استان گلستان با هدف استعانت از شهدا و برکتی که این عزیزان در زندگی بنده و همسرم خواهند داشت برگزار شد.
باتوجه به اینکه این اقدام یک کار ارزشی و معنوی بود دلم نیامد در مهم ترین روز زندگی ام کاری درخور جنگ نرم هم انجام ندهم. کاری که مقام معظم رهبری مدتیست دستورالعمل آن را به افسران جنگ نرم و حزب الهی ها داده اند اما کمتر کسی گوشش شنوا بود و هست.
بقیه در ادامه مطلب ...
برای همین در روز عقدم با مشورت همسر عزیزم با کراوات در جوار پاک و مطهر شهدای گمنام حاضر شدم تا یک جمله را به همه بگویم و آن اینست که شهدا مخصوص بچه حزب الهی های ریشو و یقه بسته نیستند بلکه شهدا برای تمام اقشار و تمام افکار و تمام سلیقه ها هستند ولی متاسفانه همین ما حزب الهی ها با افکاری بسته باعث شده ایم تا خیلی ها از شهدا دور شوند.
حضرت آقا میفرمایند جذب حداکثری. یعنی فصل وصل نه فصل جدایی. جدایی که همین بچه حزب الهی ها با تیپ مخالفشون انداختن و وظیفه من افسر جنگ نرم کم کردن همین فاصله و جدایست تابه حرف رهبرم جامع عمل بپوشانم.
اما بعد از انتشار تصاویر عقد بنده و همسرخوبم در وب سایت ها همانطور کهانتظارش را داشتم با موجی از اعتراض ها و توهین ها مواجه شدم. اکثر دوستانظاهر رو دیدن اما از باطن کمتر حرف زده شد. و این درد ما بچه حزب الهی هاست. سطحی نگر هستیم. متاسفانه همین ما حزب الهی ها با عقاید خشکمون باعث ایجاد فاصله بین شهدا و دیگران شدیم و کسی هم که قدمی برایکم کردن این فاصله بر میدارد تخریب می کنیم.
این حقیر از تخریب نمی ترسد بلکه از جهل می ترسم. جهلی که بجای نگاه به باطن به ظاهر می نگرد. به عنوان مثال می گویند حضرت آقا کراوات را حرام اعلام کرده اند درصورتی که ایشان می فرمایند اگر ترویج فرهنگ غرب باشد جایز نیستو نکته اینجاست که آیا ازدواج سلامی ترویج غرب است؟ آیا در کنار گلزار شهدای گمنام عقد کردند ترویج غرب است؟ آیا به تصویر کشیدن ظاهری متفاوت برای کم کردن فاصله بین دیگران با شهدا ترویج غرب است؟
و خدا را شکر می کنم که باز هم در جهت جنگ نرم قدمی مثبت برداشتم و برای منفقط و فقط خوشنودی رهبرم مهمتر از همه توهین ها و کج فهمی ها و خشک مقدس بازی در آوردن هایست که فقط تیشه به ریشه انقلاب می زند و هیچ کار مثبتی هم انجام نمی دهند.
ان شاالله خداوند به همه ما بصیرت عنایت بفرماید.
پ,ن : متاسفانه اکثر ما حزب الهی ها فقط یاد گرفته ایم شعار بدهیم. حتی خیلی ها خجالت می کشند مراسمشان را درکنار شهدا برگزار کنند بعد به کار دیگران عیب می گیرند. بعضی ها جواب بنده را ماست مالی سوتی می دانند اما اگر خادم سایبری قرار بود خودش راتخریب کند راه های زیادی وجود داشت.
سلام به ملت نامحرم ایران. امیدوارم حال همتون خوب خوب باشه. خیلی خوشحالم که این روز ها همهجا اسمی از من هست. تا جایی که حتی برام اسم جدید هم ساختن و بجای فکت شیت به من میگن گزارش برگ.
آقا دم همتون گرم نمیدونستم اینقدر پیش شماها خاطرم عزیزه وگرنه به محمدجواد جون میگفتم زودتر ازینا منو اعلام کنه مثل داداشم جان که هنوز مذاکرات تموم نشده بود زودی منو اعلام کرد.
خب حتماً برای همه شما سؤال پیش اومده من کی هستم و چی میخوام بگم و برا چی هی اسم منو می برن، پس من هم میخوام خودمو برای همه شماها معرفی کنم تا بهتر منو بشناسین فقط جون داداش برام جوک نسازین.
جونم براتون بگه فکت شیت در کشورهای دیگه مثل آمریکا استنباطیهست که دولتمردان اون کشور جمعبندی و تفاسیر حول یک اتفاق مهم بینالمللی و حتی داخلی برای معرفی دستاوردهای خودشون رو بهصورت کلی بیان میکنن تا به ملتشون بگن : ببینین ما همچین کارایی کردیم و برین حالشو ببرین.
اما تو ایران قضیه برعکس هست و از اونجایی که ملت ایران برای دولت نامحرم هستن از ارائه من به مردم خودداری می کنن تاکسی متوجه نشه توی مذاکرات لوزان (به قول آقای عراقچی لویزان) چه دستاوردهای شگرفی دولت کسب کرده که اونسرش ناپیداست.
البته من تازه متوجه کاربردهای دیگه خودم در ایران شدم مثلاً با اسم بنده میتونن به دیگران هم توهین کنن همانطور که رئیسجمهور ایران، ملت رو متهم کرد به کمحافظه بودن و با این ادعا بهصورت غیرمستقیم به شعور مردم توهین کرد.
البته من بهعنوان یک فکت شیت فکر میکنم دوستان گلم توی دولت معنای شعار امسال رو بد متوجه شدن و بجای دولت و ملت، همدلی و همزبانی اشتباهاً فکر کردن شعار امسال دولت برتر از ملت، همینه که هست می خوای بخواه نمی خوای نخواه هست، وگرنه چه دلیلی داره اینقدر وقت تلف کنن؟
یه روز صالحی میگه فکت شیت ایرانی نوشتهشده و نزد ظریف است و فرداش ظریف میگه نیازی به انتشار فکت شیت ایرانی نیست و رئیسجمهور هم میگه فکت شیت ایرانی قبلاً منتشرشده است حتی پیش از نسخه آمریکایی آن!
آقا من بهعنوان یک فکت شیت یک پیشنهاد دارم و اون این هست که از رو همین نسخه آمریکایی من یه کپی بگرین بدین به مترجم گوگل و برگردانم کنین به زبان فارسی بدین ملت حال کنن. والا اگه متن فارسی من بیاد بیرون خدا میدونه چیا توشهها. ازمن گفتن بود دیگه صلاح دولت خویش روحانی داند.
ناخدای انقلاب : من به خود مسئولین هم این را گفتهام همین چند روز؛ مسئولین باید بیایند مردم را و بخصوص نخبگان را از جزئیات و واقعیّات مطّلع کنند؛ ما چیز محرمانه نداریم، چیز مخفی نداریم. این مصداق همدلی با مردم است...
بزرگترین درسی که میشه از اتفاقات عجیب و غریب آخرین بازی فصل لیگ برتر فوتبال 94-93 بین تراکتور سازی تبریز و نفت تهران گرفت اینه که اگه بعضی ها وقتی داری یه چیز ارزشمندی رو از دست میدی و بهت این رو نگن و تو به هوای اینکه به یک برد بزرگ دست پیدا کردی شروع کنی به شادی و جشن و پایکوبی بعد یکدفعه بفهمی که چه کلایی سرت رفته، اونوقته که حالت گرفته میشه، اونم بدجور درست عین تماشاچی های بی گناه تراکتورسازی تبریز.
حالا لابد می پرسین خب که چی؟ خب به جمالتون. اگه یه نگاهی به اتفاقات سیاسی ایران بندازیم خوب می بینیم الان یه عده خیلی �
مستر جیکاک معروف به سیدجیکاک جاسوس انگلیسی بود که به دستور ملکه انگلستان برای جلوگیری از ملی شدن صنعت نفت به مناطق نفت خیز ایران اعزام شد و هفت سال در بین عشایر بختیاری زندگی کرد و بافرهنگ و لهجه آنان کامل آشنا شد.
جیکاک بعد از هفت سال اعلام کرد که سید هست و برای اثبات حرف خود کراماتی را نشان داد. جیکاک عصایی داشت که وقتی آن را به بدن کسی میزد به خاطر وجود خازنی در ته عصا به آن فرد شوکی داده میشد و یا ریش مصنوعی ضد آتش خود را آتش میزد و شعلهور نمیشد و حتی آتش را به زیر عبای ضد آتش خود قرار میداد ولی نمیسوخت و به مردم میگفت من سید واقعی هستم و اگر سادات دیگر راست میگویند شعله آتش را به لباس خود بزنند و ...
این جاسوس MI6 با فن بیان و با کرامات بسیاری که داشت در بین مردم محبوبیت خاصی پیدا کرد و در اواخر دهه ۱۳۲۰ خورشیدی، فرقهای را در منطقهٔ بختیاری، بویراحمد و خوزستان ایجاد میکند که طلوعیان یا سروشیان نام داشت.
سید جیکاک به هنگام ملی شدن صنعت نفت، با گشتوگذار میان عشایر بختیاری این شعار را به گویش بختیاری برای آنها طرح نمود: "تو که مهر علی مین دلته ملی شدن صنعت نفت سی چنته" یعنی تو که مهر علی را در دل داری برای چه به دنبال ملی شدن نفت هستی!!!
و امروز باگذشت زمان و با بالا رفتن شعور و آگاهی مردم بازهم هستند کسانی که مانند سیدجیکاک با کلامی که صادق نیست و زشت است مدام در گوش ما زمزمه میکنند که توکه مهر علی مین دلته انرژی هسته ای سی چنته!!!
آن ها بجای دعوت کردن ما برای نزدیک کردن آتش به لباسمان، راه به جهنم رفتن را نشانمان میدهند و بعضی دیگر بجای عصای شوک دار، داس را به ما نشان میدهند و بعضی دیگر ما را متهم به بیسواد بودن میکنند و ....
اما حرف دل من اینست که اگر سیدجیکاک این اقدامات را انجام میداد تا صنعت نفت ما ملی نشود حداقل یک بیگانه و دشمن بود اما چرا امروز خود ما تیشه به ریشه آن چیزی میزنیم که حق مسلم ماست؟
مگر گناه ۸۵۰۰۰۰ ایرانی بیمار چیست که برای درمان به سوخت ۲۰ درصد احتیاج دارند اما حال مجبوریم آنان را برای درمان به خارج بفرستیم تا مثل جانبازان شیمایی در آلمان بجای درمان بر روی آنان آزمایش انجام دهند؟
بااینحال مانند رهبر معظم انقلاب که در روند مذاکرات دخالت نمیکنند و فقط و فقط از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنند ما نیز از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنیم اما برای آینده کشورمان با این دشمنان، همچنان دلواپسیم و میلرزیم اما دل خوش می کنیم به جهنمی که با این مذاکرات دارند برایمان می سازند!!!...
سال 88 عدهای به بهانه تقلب و بستن این انگ به دولت وقت توانستند حس بی اعتمادی رو در مردم القاء کنند و باعث بشوند تا آشوبهای خیابانی در تهران و سایر شهرهای کشور ابتدا علیه دولت و بعد علیه انقلاب و رهبر عزیز انقلاب شکل بگیره.
و حالا در سال 94 هم عدهای از سر دلسوزی و گاهاً تعصب بیجا درست روی خطی پا گذاشتهاند که مدنظر آمریکاییها برای ایجاد فتنهای جدید در ایران است، این بار هم قصد دارند با ایجاد حس بی اعتمادی به دولت جرقهی فتنه جدید را راه بیندازند.
شاید شما خواننده محترم پیش خودت بگی نویسنده این مطلب قصد داره از دولت تدبیر و امید حمایت کنه اما اگه یه نگاهی به صحبتهای مقام معظم رهبری بیندازیم که فرمودند فتنه بزرگتری درراه است و همچنین نگاهی عمیق به علت نامگذاری سال 94 به نام سال دولت و ملت همدلی و همزبانی بهخوبی درک خواهی کرد که مقام معظم رهبری بهدرستی فتنه جدید را شناختهاند.
اما مگه میشه نسبت به اقدامات دولت واکنش نشان نداد؟ جواب خیر هست چراکه انتقاد باعث شناخت ایرادهاست و به دولت کمک می کنه تا نسبت به رفع این ایرادات قدم برداره. اما این انتقادات نباید جنبه تخریب دولت رو به خود بگیره.
چیزی که آمریکاییها از این مذاکرات میخواهند اینست که دولت رو در نظر مردم بیاعتماد کنند و مثلاینکه تا حدی هم به این خواسته خودشون رسیدند. پس بهتره به جای تخریب دولت به حمایت از او با نقد دلسوزانه بپردازیم و از تیم مذاکرهکننده حمایت کنیم تا کور شود چشم هر بدخواهی که خواهان این انقلاب نیست.
بله درست متوجه شدین جملهی تیتر اشتباهه و اصلش اینه که امام خمینی (ره) فرمودند من یک تار موی این کوخ نشینان را به همه کاخ نشینان عالم نمیدهم ولی انگار تولیت حرم مطهر و موسسه تنظیم و نشر آثار امام راحل این جمله رو برای خودشون اینجوری ترجمه کردهاند که من یک تار موی این کاخ نشینان را به همه کوخ نشینان عالم نمیدهم.
مسئولین حرم مطهر امام راحل به بهانه اینکه امام خمینی(ره) فردی است که بیش از 300 هزار شهید جان خود را تقدیم ایشان کردند و جای دارد که نام و یاد ایشان در بالاترین سطح باشد اقدام به ساخت پرهزینهترین بنای یادمان دنیا کردهاند و در مقابل انتقادات میگویند هر کس هم که نمیتواند این مسائل را تحمل کند یا از حسادت اوست یا از نادانی.(انصاری قائممقام موسسه حفظ و نشر آثار امام خمینی(ره))
اما ما نسل سومیها که حضور امام را آنچنان باید درک نکردهایم بین دوراهی نادانی خودمان و صحبتهای امام گیرکردهایم. چراکه امام در بسیاری از صحبتهای خود مسئولین و روحانیون را دعوت به ساده زیستی میکرد و حتی تا آخر عمر بابرکت خود و در اوج قدرت و مقام، حاضر نشد خانهای بزرگ و گسترده برای خود فراهم کند، حتی حاضر نشد حسینیهای که محل دیدارهای او بود، گچ کاری و رنگآمیزی شود و حالا کدام را باور کنیم؟ حرمی با این عظمت و شکوه یا ساده زیستی آن دوران؟
ولی بنازم به امام راحل که گویا این روزها را میدید چراکه در جمع سفرا و کارداران دولت جمهوری اسلامی گفت:
«... شما باید به هر سفارتخانه ای که دارید، به جای آن خرجهای طاغوتی که در آن وقت [دوران ننگین پهلوی] می شد، آن مهمانیهای طاغوتی، که همه اش برخلاف اخلاق اسلامی بود، و آن خرجهای دیگری که خود شما هم می دانید که در آن جا می شد، آن مخارج را صرف تبلیغات بکنید و به دنیا بفهمانید که اسلام چطور است... خوف این که ما اگر ساده رفتار کنیم، آنها با آن سفارتخانه های آنها، با آن وضعی که دارند، ما در نظر آنها تحقیر می شویم، این خوف را در خودتان راه ندهید... شما گمان نکنید که اگر چنانچه به طور ساده عمل بکنید و سفارتخانه شما یک جای ساده ای باشد، یک مرکزی باشد که از آن جا علم و دانش و اخلاق صادر شود، شما تحقیر خواهید شد، خیر. این حرف، حرف غرب زده هاست که خیال می کنند ما اگر مثل غرب نباشیم ما تحقیر می شویم... عظمت انسان، به لباس و کلاه و اتومبیل و پارک و امثال آن نیست. انسان یک حقیقتی است که اگر آن حقیقت بروز کند، شرافتمند است، عظمت دارد.... »«صحیفه نو »، م-موعه هنمودهای امام خمینی، ح 362/13 363
اونچیزی که مشخصه این اشرافی گری ها در زندگی امام خمینی اصلاً معنایی نداشته و به تازگی از سوی بعضی از افراد نزدیک به ایشون به رخ کشیده شده که وقتی بیشتر زوم میشویم رد پای سهامداران انقلاب ازجمله حاجی خاطره سادهزیست را میبینیم که آوازه ساده زیستی وی و فرزندان وی گوش فلک را کر کرده است و چشمه اشک را در چشمانمان میجوشاند و اینجاست که باید گفت نوه امام با ساده زیستان بنشست و فرامین امام از یادش رفت!!!
پیام ما نسل سومیها به امام خمینی (ره) : و تو ای امام، اگر نهال این انقلاب به دستان مردان وزنان کاشته شد و با خون 300 هزار شهید آبیاری شد جدای از سخنان ملکوتی و عرشی تو، ساده زیستی و همزیستی با مردمانت تو را در دلهای مظلومین دنیا جا نهاد و این جایگاه در دلهای ما ماندگار است و هرگز با اشرافی گری نزدیکان به شما از بین نخواهد رفت چراکه می دانیم روح ملکوتی تو از این اشرافی گری ها وقتی سفره بسیاری از مردم این کشور خالیست، در عذاب است...
پ,ن: سه سال پیش موقع اذان صبح وقتی برای زیارت به حرم امام خمینی (ره) رفتم عده ای از مردم را دیدم که بخاطر وضع مالی کم پناهنده حرم امام شده بودند و فرش های جلوی درب حرم رو به دور خودشون پیچونده بودند تا از سرمای شب در امان بمونند. این صحنه خیلی برام درد آور بود که چرا برای حرم امامی که مدام حرف از مردم مظلوم و فقیر می زد این همه سرمایه خرج میشه اما درست جلوی درب حرم یه عده فقیر مجبورن فرش های حرم رو به دور خودشون بپیچونن تا از سرما نمیرند و من درک کردم که واقعاً این آرمان های امام ما نبود...
پویش همگانی در فضاهای مجازی
ما عاشق رهبر هستیم
به تمام زبانهای زنده ی دنیا
منتشر کنید دوستان...
استاد پناهیان :
تا می توانید عکس " آقا " را در فضای مجازی منتشر کنید
تا بدست همه عالم برسد ،
انسانهای پاک طینت گاهی با دیدن چهره اولیاءالله منقلب می شوند ...
مختلفی داشتند و در کار و زندگی خود نیز موفق بودند، پس از مدت ها با هم به
دانشگاه سابق شان رفتند تا با استادشان دیداری تازه کنند.
آنها مشغول صحبت شده بودند و طبق معمول بیشتر حرف هایشان هم شکایت
از زندگی بود. استادشان در حین صحبت آنها قهوه آماده می کرد. او قهوه جوش را
روی میز گذاشت و از دانشجوها خواست که برای خود قهوه بریزند.
روی میز لیوان های متفاوتی قرار داشت; شیشه ای، پلاستیکی، چینی، بلور و
لیوان های دیگر. وقتی همه دانشجوها قهوه هایشان را ریخته بودند و هر یک
لیوانی در دست داشت، استاد مثل همیشه آرام و با مهربانی گفت...
بچه ها، ببینید؛ همه شما لیوان های ظریف و زیبا را انتخاب کردید و الان فقط
لیوان های زمخت و ارزانقیمت روی میز مانده اند.
دانشجوها که از حرف های استاد شگفت زده شده بودند، ساکت بودند و استاد
حرف هایش را به این ترتیب ادامه داد: «در حقیقت، چیزی که شما واقعا می
خواستید قهوه بود و نه لیوان. اما لیوان های زیبا را انتخاب کردید و در عین حال
نگاه تان به لیوان های دیگران هم بود. زندگی هم مانند قهوه است و شغل،
حقوق و جایگاه اجتماعی ظرف آن است. این ظرف ها زندگی را تزیین می کنند
اما کیفیت آن را تغییر نخواهند داد.
البته لیوان های متفاوت در علاقه شما به نوشیدن قهوه تاثیر خواهند گذاشت، اما
اگر بیشتر توجه تان به لیوان باشد و چیزهای با ارزشی مانند کیفیت قهوه را
فراموش کنید و از بوی آن لذت نبرید، معنی واقعی نوشیدن قهوه را هم از دست
خواهید داد. پس، از حالا به بعد تلاش کنید نگاه تان را از لیوان بردارید و در حالیکه
چشم هایتان را بسته اید، از نوشیدن قهوه لذت ببرید.
یک سوال شرعی!
حکم نماز "دلی" که
پای پنجره فولاد نماز می خواند؛
ولی تنش! یک شهر دور،
چیست؟
شکسته است یا کامل؟؟؟؟
زمانی که صدام شهرهای ایران را موشک باران و بمباران می کرد،
تیمسار آبشناسان نامهای به صدام نوشت که خیلی خواندنی است و یکی از
افتخارات ارتش جمهوری اسلای ایران است...
«اگر جناب
صدام حسین ژنرال است و فنون نظامی را خوب میداند و نظریهپرداز جنگی است،
پس به راحتی میتواند در دشت عباس با من و دوستان جنگ آورم ملاقات کند و با
هر شیوهای که میپسندد، بجنگد؛ نه اینکه با بمب افکنهای اهدایی شوروی،
محلههای مسکونی و بیدفاع را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد».
در جواب نامه، صدام، ژنرال قادر عبدالحمید را با گروه ویژهاش به دشت عباس فرستاد تا به تیمسار آبشناسان یک جنگ تخصصی را نشان بدهد.
سالها قبل در اسکاتلند، تیمسار آبشناسان، ژنرال عبدالحمید و گروهش را در
مسابقه کوهنوردی ارتشهای منتخب جهان دیده بود. آنجا گروه او اول شد و
عراقیها هفتم شدند. حالا در میدان جنگ حقیقی دوباره مقابل ژنرال قادر
عبدالحمید قرار گرفت و بعد از یک درگیری طولانی، لشکرش را شکست داد و خود
او را اسیر کرد.
زنده باد یاد دلیر مردان سرزمینم ..
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، در روز حمایت از زندانیان هنگامی که حدود 100 جوان معترض به زندانی شدن فلسطینیان، با سربازان اسرائیلی درگیر بودند؛ این پسر خردسال با بر تن کردن لباس نظامی، به طرف 6 سرباز مسلح رفته و به سمت آن ها سنگ پرتاب کرد.
وقتی این پسر بچه شجاع به سمت افسران اسرائیلی مجهز به کلاه و زره یورش برده و آنچه در توان دارد را صرف پرتاب سنگ به سمت آن ها می کند، موجی از امید و نشاط به دل معترضان فلسطینی راه یافته و جهانیان حق طلب، وجود چنین روحیه و شهامتی را در وجود این طفل بزرگ تحسین می کنند.
رژیم صهیونیستی از سال 1967 حدود 800 هزار فلسطینی را در سرزمین های اشغال شده دستگیر کرده و هم اکنون 6 هزار نفر از فلسطینیان در زندان های این رژیم نگهداری می شوند. ایجاد رعب و وحشت توسط گلوله های لاستیکی و گاز اشک آور، مانع از این نشده که جوانان فلسطینی در کرانه باختری دست از مبارزه برداشته و از مبارزه با سربازان دشمن شانه خالی کنند. روز زندانیان هر ساله توسط جوانان فلسطینی گرامی داشته شده و با برپایی تظاهرات، به زندانی بودن 6 هزار فلسطینی در زندان های اسرائیل اعتراض می شود.
به گزارش خبرکزاری تسنیم، «زنی که شجاعترین مرد غرب است»عنوانی است برای مطلبی که در ستون سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی به چاپ رسید است:
سخنان خانم "کریستینا فرناندز" رئیسجمهور آرژانتین در مجمع عمومی سازمان ملل هر چند به لحاظ مواضع صهیونیستی شبکههای خبری و رسانههای غربی مجال بازتاب به صورت همزمان نیافت ولی از آنجا که در دنیای ارتباطات نمیتوان با حوادث و رویدادها برخورد حذفی داشت و اخبار قابل سانسور نیستند، این بار نیز این اظهارات کاملاً متفاوت که اصلاً به مذاق مقامات آمریکایی و صهیونیستها خوش نیامد، مثل یک بمب خبری منفجر شد و ترکشهای آن، مدعیان دمکراسی و جریان آزاد اطلاعات و اخبار را در برگرفت.
خانم فرناندز، سه روز پیش در سخنان مهم و متفاوتی در مجمع عمومی سازمان ملل با محکوم کردن جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و انتقاد از رفتار دوگانه آمریکا در قبال ایران، از بیاعتباری تبلیغات صهیونیستی در متهم کردن جمهوری اسلامی ایران به دست داشتن در انفجار مقر یهودیان آرژانتین (آمیا) پرده برداشت و شهامت مردانهای را از خود به نمایش گذاشت.
سخنان رئیسجمهور زنی که از قلب آمریکای لاتین، کشوری که کاخ سفید آنرا حیات خلوت آمریکا میخواند، به مجمع عمومی سازمان ملل آمده طبعاً باید اگرنه بیشتر از روسای کشورهای جهان از تریبون سازمان ملل انعکاس داشته باشد، لااقل باید هم اندازه دیگر رهبران کشورها مجال انتشار و بازتاب را بیابد ولی از آنجا که شبکههای آمریکایی و صهیونیستی آنرا همسو با منافع و سیاستهای خود ندیدند، آنرا بایکوت خبری کردند و شبکههای ماهوارهای هم از پخش آن خودداری کرده و با ترجمه همزمان آنرا قطع نموده و از مخابره آن خودداری کرده و سانسور نمودند. علت این بود که این سخنرانی محتوائی کاملاً متفاوت داشت و حقایقی در سخنان این رئیسجمهور منصف و شجاع وجود داشت که افشا کننده سیاستهای دوگانه غرب بود.
سخنان خانم فرناندز، که سراسر ضد آمریکایی و ضد صهیونیستی بود، سیاستهای سلطه گران جهانی را در چند محور بدین قرار مورد انتقاد جدی قرار داد.
1 - وی بخشی از سخنان خود را به جنایات رژیم صهیونیستی در غزه که از شرم آورترین جنایات در سالهای اخیر بوده، اختصاص داد و با محکوم کردن سکوت مجامع بینالمللی در قبال نسل کشی فلسطینیها گفت: "با بمباران غزه، عمق و شدت فاجعهای که اسرائیل مرتکب شد، روشن گردید. شمار زیادی از فلسطینیها قربانی شدند درحالی که شما به موشکهایی که به اسرائیل اصابت شد اهمیت داده و از کنار کشتار انسانهای بیگناه در غزه گذشتید و چشم خود را بر کشتار انسانهای مظلوم بستید و همین اقدامات شما باعث شکل گیری افراط گرایی و تندروی میشود که شما امروز از آن وحشت دارید."
2 - وی در بخش دیگری از سخنانش، استراتژی آمریکا و غرب در قبال مبارزه با تروریسم را غیرواقعی، فریبکارانه و کاملاً اشتباه خواند و خطاب به سازمان ملل گفت: "شما قطعنامه جنگ با القاعده را پس از حوادث یازده سپتامبر صادر کردید و مجوز اشغال چند کشور را دادید و مردم عراق و افغانستان به این بهانه کشته شدند درحالی که این دو کشور همچنان از تروریسم رنج میبرند.... شما نام حزبالله لبنان را در فهرست سازمانهای تروریستی گنجاندید درحالی که اکنون روشن شده حزب الله، یک حزب بزرگ و به رسمیت شناخته شده در لبنان است... شما چند سال است که نظام بشار اسد را تروریست میدانید و مخالفان آنرا انقلابی نامیدید ولی امروز برای مهار همان تروریستهایی تلاش میکنید که تا دیروز انقلابیون و نیروهای آزادیبخش سوریه بودند."
وی آمریکا و متحدانش را عامل ایجاد افراط گرایی در دنیا لقب داد و افزود: "ما امروز اینجا هستیم تا یک قطعنامه بینالمللی درباره داعش و مقابله با آن صادر کنیم در حالی که داعش مورد حمایت چند کشور شناخته شده است و شما بهتر از دیگران آنها را میشناسید زیرا داعش همپیمان برخی قدرتهای بزرگ عضو شورای امنیت سازمان ملل است."
3 - وی در ادامه اظهارات شجاعانه خود، ضمن افشای توطئههایی که در بیست سال گذشته برای متهم کردن ایران و حزبالله لبنان در ماجرای انفجار مقر یهودیان آرژانتین صورت گرفته گفت: شما ایران را در پی انفجار آمیا در بوئنوس آیرس متهم کردید ولی براساس تحقیقاتی که ما انجام دادیم، دخالت ایران در این انفجار تأیید نشد، درحالی که آمریکا پس از این انفجار، ایران را کشوری تروریست خطاب کرد، مسالهای که درحال حاضر نه تنها برای ما بلکه هیچ کشور دیگری قابل درک نیست."
4 - رئیسجمهور آرژانتین همچنین با زیر سؤال بردن نظم آمریکایی آنرا اقدامی برای تثبیت سلطه آمریکایی در عرصههای مختلف دانست و گفت: "آمریکا این نظم را بنا نهاده تا کشورهایی را که همسو و همراه با سیاستهای کاخ سفید نیستند از مزایای نهادهای تجاری، سیاسی، مالی و پولی جهانی محروم و از این طریق سیاستهای خود را از طریق سازمانهای برآمده پس از جنگ جهانی دوم به سایر کشورها دیکته کند."
سخنان پرمحتوای رئیسجمهور آرژانتین به جای اینکه در حد و اندازه اظهارات سایر رهبران کشورهای جهان از تریبون مجمع عمومی سازمان ملل بازتاب بیاید، توسط رسانههای غربی که مدعیان سینه چاک آزادی جریان اطلاعات و اخبار هستند، سانسور شد درحالی که طبق اساسنامه سازمان ملل، مجمع عمومی به عنوان یک اجلاس جهانی یکی از مکانهایی است که باید صدای ملتها و صدای جریانهای آزادی خواه و مستقل از جریان سلطه را به گوش جهانیان برساند و اصولاً نشست سالانه مجمع عمومی نیز از چنین فلسفهای برخوردار است.
اگرچه شبکهها و رسانههای نظام سلطه سخنان افشاگرانه و غیرتمندانه رئیسجمهور آرژانتین را سانسور کرده و از پخش مستقیم آن در راستای همسویی با گفتمان جریان سلطه که "هر که با ما نیست، بر ماست" خودداری کردند ولی ناخواسته با این کار خود به برجسته سازی این سخنرانی کمک کرده و اذهان عمومی جهانی را برای پیگیری آن تحریک کردند و این باعث شد تا سخنان ضد آمریکایی و ضد صهیونیستی یک رئیسجمهور زن ازآمریکای لاتین که در مرکز نظام سلطه و با شجاعت تمام بیان شد، در شبکههای اجتماعی به طور گسترده منتشر شود.
حرکت خانم فرناندز نشان میدهد نفرت جهانی از سیاستهای آمریکا و زایده شرم آورش یعنی اسرائیل به شدت رو به افزایش است و نه تنها ملتها با شجاعت، ابراز تنفر از نظام سلطه را به امری نهادینه شده تبدیل کردهاند بلکه در میان سران کشورهای جهان نیز این شهامت ایجاد شده که جنایتهای نظام سلطه را برملا کنند؛ ولی ایکاش لااقل برخی رهبران کشورهای عرب نیز این جرأت و مردانگی را پیدا میکردند که اینگونه صریح و شفاف از ملت مظلوم فلسطین حمایت کرده به معرفی جنایتکاران بپردازند.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم،تعدادی از عناصر داعش در حال تعریف و تمجید از آنچه که پیروزی های خود می خواندند بودند که این نوجوان سخن آنان را قطع کرد و با شجاعت خاصی آنان را مشتی قاتل و خوک خواند.
منابع محلی با بیان این که شجاعت
این نوجوان و صراحت و شیوایی کلامش سبب شگفتی شاهدان شده بود، افزودند: این
نوجوان خطاب به داعشی های مسلح گفت: شما کشور را ویران کردید، عرب را
نابود کردید، هر کسی راکه با شما مخالفت کرد، کشتید، شما همانند خوک هستید،
چه کسانی غیر از شما مساجد را ویران می کنند، جوانان را می کشند، زنان را
می فروشند، اموال مردم را غارت، خانواده ها را آواره و شبانه روز مردم را
تهدید می کنند؟»