
تصاویری که خواهید دید رزمندگانی هستند که احتمالا از عملیات برگشتند و اینگونه از فرط خستگی به خواب شیرینی رفتند.
در جهاد فی سبیل الله که باشی خوابش هم می چسبد حتی اگر در این وضعیت باشی.
تازه دانشگاه قبول شده بود. با رتبه عالی. داشت می رفت تا کارهای ثبت نامش رو انجام بده. توی راه چشمش افتاد به پسر و دختر کوچولوی همسایه که مشغول بازی های کودکانه خودشون بودن.
یکدفعه صدای از بلند گو ها بلند شد : «توجه! توجه! علامتی که هماکنون میشنوید اعلام خطر یا وضعیت قرمز است و معنی و مفهوم آن این است که حمله هوایی دشمن نزدیک است. محل کار خود را ترک و به پناهگاه بروید.»
رگ غیرتش ورم کرد. با خودش گفت اگه امروز من برم دانشگاه، کی ازاین دوتا بچه و بچه های آینده کشورم دفاع کنه؟ کی جلوی دشمن به ایسته تا چشم چپ به ناموس و خاک وطن نداشته باشه؟
بیخیال دانشگاه علم شد و رفت و در دانشگاه عشق ثبت نام کرد و راهی رشته شهادت شد. روز ها درس دلدادگی را می گذراند و شب ها 11 واحد گریه را پاس می کرد. تا اینکه با معدل بالا فارغ التحصیل شد و مثل خیلی از فرارمغزی ها هرگز بر نگشت.
سال ها بعد فارغ التحصیل دانشگاه عشق که به رتبه استادی معرفت رسیده بود را از بین خاک های فکه پیدا و برای تدریس درس عاشقی و دلدادگی راهی دانشگاه علمی کردند که روزی با رتبه عالی در آن قبول شده بود و انصراف داده بود.
اما همان دو کودک بیست سال پیش که روزی برای آنان و آینده آن ها جانفشانی کرده بود جلوی در دانشگاه را گرفته بودند و می گفتند دانشگاه قبرستان نیست، محل علم و فرهنگ است و نمی گذاشتند استاد وارد دانشگاه شود، همان استادی که روزی برای آن ها از دانشگاه علم گذشت و امروز همان ها از استاد میگذرند...
قضیه ای که متأسفانه در دانشگاه شریف در سال 1384 و دانشگاه امیرکبیر در سال 1387 اتفاق افتاد و به ساحت مقدس شهدای گمنامی که قرار بود در دانشگاه درس عشق و معرفت بدهند هتک حرمت شد...
پ,ن: احترام همه برام واجبه اما اونایی که با دفن شدن شهدا در دانشگاه ها و یا اماکن دیگه مخالفت میکنن مطمئن باشین به فکر علم و فرهنگ و این بهانه ها نیستند. درواقع با دفن شدن شهدا اونا دیگه برای بلهوسی هاشون راحت نیستند...
به نام خدا
با عنایت صاحب الزمان مراسم عقد اینجانب با یکی از بهترین های فعال فرهنگی در روز 29 فروردین که همزمان شده بود با سالروز ولادت رهبر معظم انقلاب، درجوار گلزار شهدای گمنام تپه نورالشهدای گرگان در استان گلستان با هدف استعانت از شهدا و برکتی که این عزیزان در زندگی بنده و همسرم خواهند داشت برگزار شد.
باتوجه به اینکه این اقدام یک کار ارزشی و معنوی بود دلم نیامد در مهم ترین روز زندگی ام کاری درخور جنگ نرم هم انجام ندهم. کاری که مقام معظم رهبری مدتیست دستورالعمل آن را به افسران جنگ نرم و حزب الهی ها داده اند اما کمتر کسی گوشش شنوا بود و هست.
بقیه در ادامه مطلب ...
برای همین در روز عقدم با مشورت همسر عزیزم با کراوات در جوار پاک و مطهر شهدای گمنام حاضر شدم تا یک جمله را به همه بگویم و آن اینست که شهدا مخصوص بچه حزب الهی های ریشو و یقه بسته نیستند بلکه شهدا برای تمام اقشار و تمام افکار و تمام سلیقه ها هستند ولی متاسفانه همین ما حزب الهی ها با افکاری بسته باعث شده ایم تا خیلی ها از شهدا دور شوند.
حضرت آقا میفرمایند جذب حداکثری. یعنی فصل وصل نه فصل جدایی. جدایی که همین بچه حزب الهی ها با تیپ مخالفشون انداختن و وظیفه من افسر جنگ نرم کم کردن همین فاصله و جدایست تابه حرف رهبرم جامع عمل بپوشانم.
اما بعد از انتشار تصاویر عقد بنده و همسرخوبم در وب سایت ها همانطور کهانتظارش را داشتم با موجی از اعتراض ها و توهین ها مواجه شدم. اکثر دوستانظاهر رو دیدن اما از باطن کمتر حرف زده شد. و این درد ما بچه حزب الهی هاست. سطحی نگر هستیم. متاسفانه همین ما حزب الهی ها با عقاید خشکمون باعث ایجاد فاصله بین شهدا و دیگران شدیم و کسی هم که قدمی برایکم کردن این فاصله بر میدارد تخریب می کنیم.
این حقیر از تخریب نمی ترسد بلکه از جهل می ترسم. جهلی که بجای نگاه به باطن به ظاهر می نگرد. به عنوان مثال می گویند حضرت آقا کراوات را حرام اعلام کرده اند درصورتی که ایشان می فرمایند اگر ترویج فرهنگ غرب باشد جایز نیستو نکته اینجاست که آیا ازدواج سلامی ترویج غرب است؟ آیا در کنار گلزار شهدای گمنام عقد کردند ترویج غرب است؟ آیا به تصویر کشیدن ظاهری متفاوت برای کم کردن فاصله بین دیگران با شهدا ترویج غرب است؟
و خدا را شکر می کنم که باز هم در جهت جنگ نرم قدمی مثبت برداشتم و برای منفقط و فقط خوشنودی رهبرم مهمتر از همه توهین ها و کج فهمی ها و خشک مقدس بازی در آوردن هایست که فقط تیشه به ریشه انقلاب می زند و هیچ کار مثبتی هم انجام نمی دهند.
ان شاالله خداوند به همه ما بصیرت عنایت بفرماید.
پ,ن : متاسفانه اکثر ما حزب الهی ها فقط یاد گرفته ایم شعار بدهیم. حتی خیلی ها خجالت می کشند مراسمشان را درکنار شهدا برگزار کنند بعد به کار دیگران عیب می گیرند. بعضی ها جواب بنده را ماست مالی سوتی می دانند اما اگر خادم سایبری قرار بود خودش راتخریب کند راه های زیادی وجود داشت.