معجزه‏اى از رسول خدا(صلی الله علیه و آله)


در علم کلام در جاى خود ثابت ‏شده که پیغمبر الهى کسى است که داراى معجزه باشد و بتواند به اذن خدا کارهایى را که دیگران نمى‏توانند انجام دهند و از نظر عقل نیز محال نباشد بدون اسباب و علل مادى و ظاهرى از طریق اعجاز و خرق عادت انجام دهد.

پیغمبر اسلام(صلی الله علیه و آله) نیز داراى معجزات زیادى بوده که برخى از آنها از جمله معجزاتى که در مسیر راه هجرت به مدینه از آن حضرت دیده شد، داستان گوسفند ام معبد است که مورخین و اهل حدیث ذکر کرده‏اند.

گفته‏اند: همچنان که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و همراهان به سوى مدینه مى‏رفتند چشمشان از دور به خیمه‏اى افتاد و آنان براى تهیه آذوقه راه خود را به جانب آن خیمه کج کردند و چون بدانجا رسیدند زنى را در آن خیمه دیدند که با اثاثیه اندکى که داشت در میان آن خیمه نشسته و گوسفند لاغرى هم در پشت آن خیمه بسته است.

از آن زن که نامش "ام معبد" بود گوشت و خرمایى خواستند تا به آنها بفروشد و پولش را بگیرد ولى او گفت: به خدا سوگند خوراکى در خیمه ندارم وگرنه هیچگونه مضایقه‏اى از پذیرایى شما نداشتم و نیازمند پول آن هم نبودم. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بدان گوسفند نگاه کرد و فرمود: اى ام معبد این گوسفند چیست؟

جواب داد: این گوسفند به علت ناتوانى و ضعف نتوانسته به دنبال گوسفندان دیگر به چراگاه برود.

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: آیا شیر دارد؟

ام معبد گفت: این گوسفند ضعیف‎تر از آن است که شیرى داشته باشد!

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نزدیک رفت و دست ‏بر پستان‎هاى گوسفند گذارد و نام خداى تعالى را بر زبان جارى کرد و درباره گوسفندان ام معبد دعا کرد و سپس دستى بر پستان گوسفند کشید و ظرفى طلبید و شروع به دوشیدن شیر کرد تا آن قدر که آن ظرف پر شده و نوشید، آنگاه دوباره دوشید و به همراهان خود داد تا همگى سیر و سیراب شدند و در پایان نیز ظرف را پر کرده نزد آن زن گذارد و پول آن شیر را به ام معبد داده و رفتند.

چیزى نگذشت که شوهر او آمد و چون نزد همسرش شیر دید با تعجب پرسید: این شیر از کجاست؟زن در جواب گفت: مردى این چنین بر اینجا گذشت و داستان را گفت، و چون اوصاف رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را براى شوهرش تعریف کرد آن مرد گفت: به خدا این همان کسى است که قریش وصفش را مى‏گفتند و اى کاش من او را مى‏دیدم و همراهش مى‏رفتم و در آینده نیز اگر بتوانم این کار را خواهم کرد.

برگرفته از کتاب زندگانى حضرت محمد(صلی الله علیه و آله)، رسولى محلاتى.

من عاشق حضرت محمد(ص) هستم

سلام به آقای خوبان عالم!

سلام به مولایمان و صاحبمان آقا امام زمان(عج)

آقاجان اینها چه می گویند،اینها در چه خیال هستند،این شیطان صفت ها چه تفکری دارند،مگر می شود به جدت پیامبر اعظم و اکرم(ص) چیزهای غلط نسبت داد و توهین کرد،اینها کوردلان عالم هستند،نمی دانند ما مسلمان ها هنوز بیدار هستیم،بیدارتر از همیشه و بابصیرت تر از همیشه. اینها فقط همان سگ هایی هستند که نمیتوانند گاز بگیرند و از دور ایستاده اند و صدای سگ درمی آورند.

آقاجان،اینها درک ندارند و فهم ندارند که خدای همین پیامبر(ص) است که به همه اینها هم توجه و نظر دارد و سرپا ایستاده اند  و زندگی می کنند و درک نمی کنند که اگر لحظه ای خدای همین پیامبر(ص) به آنها نظر نداشته باشند در یک لحظه نیست و نابود می شوند و کن فیکون می شوند. اینها فهم ندارند،اینها مغز ندارند،اینها همان هایی هستند که مغزشان را خر خورده است،اینها همان هایی هستند که توانایی نزدیکی به مسلمانان را ندارند و از دور سنگ می اندازند.

آقاجان خودت بیا و این دیوصفتان و این سگ صفتان را برای همیشه نابود کن،کافی است به ما هم یک اشاره بکنید،تا ریشه اینها را برای همیشه قطع و خشک کنیم. اینها مانند درخت خشکیده هستند و کافی است کمی فشار بیاوریم تا از بین بروند.

ما همه عاشق پیامبر خودمان هستیم،چون هرچه داریم از این بزرگوار هست،اگر در دنیا و عالم هستی انقدر ارزش و منزلت داریم به خاطر پیامبر عظیم الشأن اسلام،حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) می باشد. ما عاشق پیامبر خودمان هستیم و این توهین و اهانت را محکوم می کنیم و مشت محکی به دهان این شیطان صفت ها می زنیم

ما همچنین منتظریم تا خود شما بیایید و ریشه اینگونه فسادها را برای همیشه قطع و خشک کنید

اللهم عجل لولیک الفرج