واردات درست ، دروازه ترقی (1)

در کتب دینی ما شیعیان ابرمطالبی در مورد کنترل خوردن و آشامیدن نظاره میکنیم

گاهی این خوردن و آشامیدن است که به زمین وجودی بدن ماست که آسیب میزند و گاهی در عرصه عام آن ، واردات است که به ظریف خوردن و آشامیدن در زمین کشورمان می باشد.

معبر سایبری ولایت

وقتی در کشور واردات کنترل نباشد اولین امری که با مشکل رو به رو می شود امر کشاورزی و تولید است زیرا واردات به جای این که توان ملی را متوجه داخل گرداند آن را سوق به فرامرر های زمین وجودی وطن گرایش میدهد.

وقتی کشور در محصولی مانند گوجه دچار مشکل میشود و قیمت رو به سعود میگذارد ، کشاورزی که محصول را با قیمت نازل می فروشد تصمیم به تغییر کاربری میدهد بتواند جبرانی بر قیمت محصول خود کند ولی در همین نمان شاهد سیل واردات گوجه به کشور میشویم که موجب به فروش نرسیدن محصولات میشود و ضرری دوباره متحمل کشاورز میشود

در پست بعدی با نام واردات درست , دروازه ترقی 2 همراه ما باشید ..

حجاب

داداشم خیلی رو حجاب حساس بود.

ی روز با همکلاسی هام داشتم می اومدم خونه. سرگرم صحبت شدیم و دستم از چادرم شل شده بود. جلوش باز شده بود.

من هم جوونی زد به سرم حجابم را درست نکردم.

ناغافل داداشم داشت از اون خیابون رد میشد که منو دید تو خیابون..

با یه نگاه تند بهم فهموند برو خونه تا بیام..
خیلی ترسیده بودم..
الان میاد حسابی منو تنبیه میکنه..

نزدیک غروب رسید..
وضو گرفت دو رکعت نماز خوند
بعد از نماز گفت بیا اینجا.
خیلی ترسیده بودم!

گفت آبجی بشین!

نشستم.
بی مقدمه شروع کرد یه روضه از خانوم حضرت زهرا خوند حسابی گریه کرد.
منم گریه ام گرفت!
بعد گفت آبجی میدونی بی بی چرا روشو از مولا میپوشوند؟ از شرم اینکه علی یدفعه دق نکنه. آخه غیرت الله

میدونی بی بی حتی پشت در هم نزاشت چادر از سرش بیفته!

میدونی چرا امام حسن زود پیر شد؟
بخاطر اینکه تو کوچه بود و نتونست کاری برا ناموسش کنه!

آبجی حالا اگه میخوای منو دق مرگ نکنی
تو خیابون که راه میری مواظب روسری و چادرت باش
یدفعه ناخداگاه نره عقب و یه تار موت بیفته بیرون
من نمیتونم فردای قیامت جواب خانوم حضرت زهرا رو بدم

*
سرو پایین انداخت و شروع کرد به گریه کردن..
اومد سرم رو بوسید و گفت آبجی قسمت میدم بعد از من مواظب چادرت باشی.

از برخوردش خیلی تعجب کردم..
احساس شرم میکردم
گفتم داداش ایشاالله سایه ات همیشه بالا سرمه..
پیشونیشو بوسیدم...

سه روز بعد رفت جبهه و چند روز بعدش خبر آوردن داداشت تو عملیات والفجر به شهادت رسیده.

بعدا" لباساشو که آوردن دیدم جای تیر مونده رو پیشونی بندش...
سربند یا فاطمه الزهرا.سلام الله علیها..


حالا هر وقت تو خیابون یه زن بی چادر رو میبینم... اشکم جاری میشه..
پیش خودم میگم حتما" اینا داداش ندارن که....
..یا زهرا

خواسته های بعدی آمریکا از ایران

بسم الله الرحمن الرحیم-www.khademoshohada1.blogfa.com

خواسته های بعدی آمریکا از ایران


بعد از لبخند های دولت گرامی به آمریکایی ها و رفتن زیر بار توافقنامه ژنو (ترکمنچای) و توهین های بی سابقه به مسئولین کشور و تحریم های جدید و امر و نهی های فراوان، ماری هارف معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در بیانیه ای خواستار آزادی فوری فتنه گرها شد. ضمن اینکه همین حرف نشون میده این فتنه گر ها از کجا خط می گرفتند، در این مطلب خواسته های بعدی آمریکایی ها از ایران رو بیان می کنیم :

بعد از پذیرش آزادی فتنه گران از سوی دولت ایران بخاطر شادی روح توافقنامه ژنو، آمریکایی ها طی بیانیه ای خواستار شهرک سازی اسرائیلی ها در ایران شدند.

پس از پذیرش شهرک سازی اسرائیلی ها در ایران بخاطر آرامش روح توافقنامه ژنو، آمریکایی ها خواستار اعزام سلاح و نیرو از سوی ایران برای کمک به جنایتکاران و تروریست های سوریه شدند.

بعد از اعزام نیرو و سلاح برای جنایتکاران سوریه بخاطر روح پرفتوح توافقنامه ژنو، آمریکایی ها خواستار انحصاری کردن صنعت نفت ایران شدند.

http://khademoshohada.persiangig.com/image/22.jpg

پس از پذیرش انحصاری کردن صنعت نفت ایران بخاطر روح طیبه توافقنامه ژنو، آمریکایی ها بار دیگر خواستار اجرای قانون کاپیتولاسیون (همونکه اگه یه سگ آمریکایی پای ناموست رو گاز بگیره نتونی بهش بگی چخه) در ایران شدند.

بعد از پذیرش قانون کاپیتولاسیون از سوی دولت ایران بخاطر غافلگیری روح توافقنامه ژنو، آمریکایی ها خواستار آزادی جزیره کیش برای همجنس بازها شدند.

پس از پذیرش آزادی جزیره کیش برای همجنس بازها بخاطر آمرزش روح توافقنامه ژنو، آمریکایی ها خواستار تغییر نام ایران به اوسکلیا (برگرفته از اسکل) شدند.

بعد از پذیرش تغییر نام ایران به اسکلیا بخاطر رسیدن ثواب به روح توافقنامه ژنو، دولت گرامی به آمریکایی ها گفتن: داداش دیگه تحریم ها رو بردار. آمریکایی ها هم گفتن : بابا خیلی رو دارین. ما این همه خدمت کردیم در حق شما بازم عین پررو ها میگین تحریم ها رو بردارین. خجالتم خوب چیزیه.

پ,ن: از اینکه غرورملی ام لکه دار شده خوشحال نیستم اما از اینکه بعضی ها دارند کم کم به حرف های یک جوجه سیاستمدار می رسند بسی خوشحالم. این داستان ادامه دارد...