آقای هاشمی رفسنجانی که این روزها به حاجی خاطره از وی یاد می شود هرچند وقت یکبار یاد یکی از خاطراتشان از امام راحل بنا شرایط و مصلحت و منفعت خودشان گل می کند و آن را برای مردمانی که به خیال آقای هاشمی حافظه خود را از دست داده اند بازگو می کنند.
خاطراتی که بیشتر جنبه جلب توجه و گاهی دروغ و یا همراه با فرافکنیست و زمانی به یاد حاج آقا می آید که کشور در دوره حساس بوده و یا حواشی خاصی اطراف او و یا خانواده اش به وقوع می پیوند. این بار با شروع دادگاه آقازاده گویا آقای هاشمی بعضی از خاطراتی که به نفعشان نیست را زود از یاد برده اند و بجای آن دست به تهدید نظام برای افشای اسرار می زنند.
بد نیست خاطره ای از امام (ره) را صرفاً جهت اطلاع آقای هاشمی رفسنجانی بازگو کنیم شاید ایشان چیزهایی یادشان آمد.
در سال ۵۹ آقای سید حسین خمینی که نوه امام بود در زمانی که اختلافات بنی بنی صدر و شهید رجایی تشدید شده بود آقای سید حسین خمینی میرود در مشهد به نفع بنی صدر سخنرانی میکند. مردم به او حمله میآورند و میخواستند سید حسین خمینی را بزنند و ایشان که مسلح بوده، سلاح کمری داشته، دست به سلاح کمری اش میبرد، بچههای کمیته جلوی او را میگیرند میبرندش در یک اتاق دیگر. از همانجا مسئولین کمیته تماس میگیرند با دفتر امام. پیغام به امام داده میشود که آقای سید حسین خمینی نوه شما در مشهد از بنی صدر دفاع کرده مردم به او هجوم آوردند دست به اسلحه برده ما چه کار کنیم؟ امام به مرحوم آیت الله اشراقی میفرمایند که به مسئولین کمیته مشهد پیغام دهید که سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود و اگر دست به سلاحش برد او را با تیر بزنند.
پ,ن : پس جناب آقای هاشمی رفسنجانی ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام، طبق این خاطره از امام راحل (ره) برخورد با خائنین به کشور هرکسی که باشد می بایست با شدیدترین شکل ممکن صورت بپذیرد نه اینکه به بهانه رسیدگی به پرونده آقازاده به نوعی نظام را تهدید به افشای اسرار کنید.
شاید این سؤال در ذهن همه شما بوجود آمده است که چرا علی مطهری مدام در مجلس ساز مخالف می نوازد و در نطق چند روز پیش خود که باعث بوجود آمدن تنش در پارلمان شد از سران فتنه حمایت کرد.
جواب این سؤال چندان سخت نیست وقتی خوب به عمق وجود علی مطهری نگاهی بیندازیم. فرزند پدری که فکر می کرد اگر پدرش شهید نمی شد حتماً به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب می شد و آقازاده به خیال خود می توانست با کشور یک قل دو قل بازی کند.
این درست همان ذهنیتی است که فرزندان حاجی خاطره را سال هاست به تکاپو انداخته است و مدام در هر تشنج و تنشی در کشور حضور فعال دارند تا شاید بتوانند در روند رهبری انقلاب خللی ایجاد کنند که هر بار از سوی مردم تو دهنی بزرگی می خورند.
حتی خود حاجی خاطره رهبری را حق خود می داند تا جایی که هر چند وقت خاطرات شیرین دوران همراهی با امام خمینی برایش گل می کند و گاه گاهی اگر کسی به نورچشمی هایش که در حال خیانت به کشور هستند بگوید بالای چشمتان ابروست می گوید اسراری از نظام در قلب من است و غیر مستقیم نظام را تهدید می کند که اگر نورچشمی هایم را از حاشیه امن خارج کنید و گزندی به ایشان برسانید سینه ای دارم از اسراری که در صورت افشای آن ها تار و پود نظام از هم خواهد پاشید.
اما نکته قابل توجه در این میان طرفداری همه جانبه وب سایت حاجی خاطره از علی مطهری است تا جایی که اکثر خبر های دو سه روز گذشته در وب سایت حاج آقا پر است از حمایت ها و عکس های یادگاری با علی مطهری. پس به خوبی واضح است هوچی گری مطهری در مجلس ریشه در تفکراتی دارد همانند پسران حاجی خاطره که نظام را ارث خود می دانند.
اما در این میان موسوی و کروبی تنها بازیچه ای بیش نیستند و نه حاجی خاطره دلش برای آن ها می سوزد نه علی مطهری بلکه آنان فعلاً ملعبه ای به دست این دو هستند تا بتوانند گاه گاهی با ایجاد تنش به دیگران نشان بدهند به دنبال ارثیه خود از نظام هستند.
سخت است پیمبر شده باشی و ببینی
فرزند تو دین دگری داشته باشد
حالم چو امیری است که از بخت بد خویش
در لشکر دشمن پسری داشته باشد
پ,ن : به احترام شهید مطهری ، همگی برای اصلاح این پسر ناخلف دعا می کنیم
بله درست متوجه شدین جملهی تیتر اشتباهه و اصلش اینه که امام خمینی (ره) فرمودند من یک تار موی این کوخ نشینان را به همه کاخ نشینان عالم نمیدهم ولی انگار تولیت حرم مطهر و موسسه تنظیم و نشر آثار امام راحل این جمله رو برای خودشون اینجوری ترجمه کردهاند که من یک تار موی این کاخ نشینان را به همه کوخ نشینان عالم نمیدهم.
مسئولین حرم مطهر امام راحل به بهانه اینکه امام خمینی(ره) فردی است که بیش از 300 هزار شهید جان خود را تقدیم ایشان کردند و جای دارد که نام و یاد ایشان در بالاترین سطح باشد اقدام به ساخت پرهزینهترین بنای یادمان دنیا کردهاند و در مقابل انتقادات میگویند هر کس هم که نمیتواند این مسائل را تحمل کند یا از حسادت اوست یا از نادانی.(انصاری قائممقام موسسه حفظ و نشر آثار امام خمینی(ره))
اما ما نسل سومیها که حضور امام را آنچنان باید درک نکردهایم بین دوراهی نادانی خودمان و صحبتهای امام گیرکردهایم. چراکه امام در بسیاری از صحبتهای خود مسئولین و روحانیون را دعوت به ساده زیستی میکرد و حتی تا آخر عمر بابرکت خود و در اوج قدرت و مقام، حاضر نشد خانهای بزرگ و گسترده برای خود فراهم کند، حتی حاضر نشد حسینیهای که محل دیدارهای او بود، گچ کاری و رنگآمیزی شود و حالا کدام را باور کنیم؟ حرمی با این عظمت و شکوه یا ساده زیستی آن دوران؟
ولی بنازم به امام راحل که گویا این روزها را میدید چراکه در جمع سفرا و کارداران دولت جمهوری اسلامی گفت:
«... شما باید به هر سفارتخانه ای که دارید، به جای آن خرجهای طاغوتی که در آن وقت [دوران ننگین پهلوی] می شد، آن مهمانیهای طاغوتی، که همه اش برخلاف اخلاق اسلامی بود، و آن خرجهای دیگری که خود شما هم می دانید که در آن جا می شد، آن مخارج را صرف تبلیغات بکنید و به دنیا بفهمانید که اسلام چطور است... خوف این که ما اگر ساده رفتار کنیم، آنها با آن سفارتخانه های آنها، با آن وضعی که دارند، ما در نظر آنها تحقیر می شویم، این خوف را در خودتان راه ندهید... شما گمان نکنید که اگر چنانچه به طور ساده عمل بکنید و سفارتخانه شما یک جای ساده ای باشد، یک مرکزی باشد که از آن جا علم و دانش و اخلاق صادر شود، شما تحقیر خواهید شد، خیر. این حرف، حرف غرب زده هاست که خیال می کنند ما اگر مثل غرب نباشیم ما تحقیر می شویم... عظمت انسان، به لباس و کلاه و اتومبیل و پارک و امثال آن نیست. انسان یک حقیقتی است که اگر آن حقیقت بروز کند، شرافتمند است، عظمت دارد.... »«صحیفه نو »، م-موعه هنمودهای امام خمینی، ح 362/13 363
اونچیزی که مشخصه این اشرافی گری ها در زندگی امام خمینی اصلاً معنایی نداشته و به تازگی از سوی بعضی از افراد نزدیک به ایشون به رخ کشیده شده که وقتی بیشتر زوم میشویم رد پای سهامداران انقلاب ازجمله حاجی خاطره سادهزیست را میبینیم که آوازه ساده زیستی وی و فرزندان وی گوش فلک را کر کرده است و چشمه اشک را در چشمانمان میجوشاند و اینجاست که باید گفت نوه امام با ساده زیستان بنشست و فرامین امام از یادش رفت!!!
پیام ما نسل سومیها به امام خمینی (ره) : و تو ای امام، اگر نهال این انقلاب به دستان مردان وزنان کاشته شد و با خون 300 هزار شهید آبیاری شد جدای از سخنان ملکوتی و عرشی تو، ساده زیستی و همزیستی با مردمانت تو را در دلهای مظلومین دنیا جا نهاد و این جایگاه در دلهای ما ماندگار است و هرگز با اشرافی گری نزدیکان به شما از بین نخواهد رفت چراکه می دانیم روح ملکوتی تو از این اشرافی گری ها وقتی سفره بسیاری از مردم این کشور خالیست، در عذاب است...
پ,ن: سه سال پیش موقع اذان صبح وقتی برای زیارت به حرم امام خمینی (ره) رفتم عده ای از مردم را دیدم که بخاطر وضع مالی کم پناهنده حرم امام شده بودند و فرش های جلوی درب حرم رو به دور خودشون پیچونده بودند تا از سرمای شب در امان بمونند. این صحنه خیلی برام درد آور بود که چرا برای حرم امامی که مدام حرف از مردم مظلوم و فقیر می زد این همه سرمایه خرج میشه اما درست جلوی درب حرم یه عده فقیر مجبورن فرش های حرم رو به دور خودشون بپیچونن تا از سرما نمیرند و من درک کردم که واقعاً این آرمان های امام ما نبود...