قدرت موشکی ایران ناوگان دریایی آمریکا را نابود میکند
یک روزنامه الجزایری نوشت: سامانه موشکی ایران قادر است در دقایق نخست درگیری، تمام قسمتهای ناوگان دریایی آمریکا را در خلیج فارس متلاشی و به لاشه کشتی و ناو جنگی تبدیل کند.
در ادامه گزارش "برگهای برنده و واکنش سهمگین ایران به حمله احتمالی آمریکا-اسرائیل، به روزنامه الجزائری «الشروق» اشاره می شود که در مقالهای طولانی درباره رویارویی احتمالی اسرائیل و آمریکا با ایران نوشت: پیش از آنکه وارد جزئیات طرحهای جنگی [دفاعی] جمهوری اسلامی [ایران] برای مقابله با تجاوز احتمالی بشویم، در ابتدا به موقعیت نظامی و امکانات ژئواستراتژیک و سیاستهایی که به ایران امکان میدهد از همه برگهای بازی استفاده کند میپردازیم.
علاوه بر این به فنآوری پیشرفتهای میپردازیم که ایران را قادر ساخته است تا قدرتی نظامی در منطقه باشد که نه تنها بتواند از خود دفاع کند بلکه بتواند با قدرتهای جهانی و منطقهای و در رأس آنان با آمریکا و رژیم صهیونیستی مقابله کند.
زمانی
که صدام شهرهای ایران را موشک باران و بمباران می کرد، تیمسار آبشناسان
نامهای به صدام نوشت که خیلی خواندنی است و یکی از افتخارات ارتش جمهوری
اسلای ایران است...
«اگر جناب صدام حسین ژنرال است و فنون نظامی را خوب
میداند و نظریهپرداز جنگی است، پس به راحتی میتواند در دشت عباس با من و
دوستان جنگ آورم ملاقات کند و با هر شیوهای که میپسندد، بجنگد؛ نه
اینکه با بمب افکنهای اهدایی شوروی، محلههای مسکونی و بیدفاع را
بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد».در جواب نامه، صدام، ژنرال قادر عبدالحمید را با گروه ویژهاش به دشت عباس فرستاد تا به تیمسار آبشناسان یک جنگ تخصصی را نشان بدهد.
سالها
قبل در اسکاتلند، تیمسار آبشناسان، ژنرال عبدالحمید و گروهش را در مسابقه
کوهنوردی ارتشهای منتخب جهان دیده بود. آنجا گروه او اول شد و عراقیها
هفتم شدند. حالا در میدان جنگ حقیقی دوباره مقابل ژنرال قادر عبدالحمید
قرار گرفت و بعد از یک درگیری طولانی، لشکرش را شکست داد و خود او را اسیر
کرد.زنده باد یاد دلیر مردان سرزمینم ..
آقای هاشمی رفسنجانی که این روزها به حاجی خاطره از وی یاد می شود هرچند وقت یکبار یاد یکی از خاطراتشان از امام راحل بنا شرایط و مصلحت و منفعت خودشان گل می کند و آن را برای مردمانی که به خیال آقای هاشمی حافظه خود را از دست داده اند بازگو می کنند.
خاطراتی که بیشتر جنبه جلب توجه و گاهی دروغ و یا همراه با فرافکنیست و زمانی به یاد حاج آقا می آید که کشور در دوره حساس بوده و یا حواشی خاصی اطراف او و یا خانواده اش به وقوع می پیوند. این بار با شروع دادگاه آقازاده گویا آقای هاشمی بعضی از خاطراتی که به نفعشان نیست را زود از یاد برده اند و بجای آن دست به تهدید نظام برای افشای اسرار می زنند.
بد نیست خاطره ای از امام (ره) را صرفاً جهت اطلاع آقای هاشمی رفسنجانی بازگو کنیم شاید ایشان چیزهایی یادشان آمد.
در سال ۵۹ آقای سید حسین خمینی که نوه امام بود در زمانی که اختلافات بنی بنی صدر و شهید رجایی تشدید شده بود آقای سید حسین خمینی میرود در مشهد به نفع بنی صدر سخنرانی میکند. مردم به او حمله میآورند و میخواستند سید حسین خمینی را بزنند و ایشان که مسلح بوده، سلاح کمری داشته، دست به سلاح کمری اش میبرد، بچههای کمیته جلوی او را میگیرند میبرندش در یک اتاق دیگر. از همانجا مسئولین کمیته تماس میگیرند با دفتر امام. پیغام به امام داده میشود که آقای سید حسین خمینی نوه شما در مشهد از بنی صدر دفاع کرده مردم به او هجوم آوردند دست به اسلحه برده ما چه کار کنیم؟ امام به مرحوم آیت الله اشراقی میفرمایند که به مسئولین کمیته مشهد پیغام دهید که سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود و اگر دست به سلاحش برد او را با تیر بزنند.
پ,ن : پس جناب آقای هاشمی رفسنجانی ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام، طبق این خاطره از امام راحل (ره) برخورد با خائنین به کشور هرکسی که باشد می بایست با شدیدترین شکل ممکن صورت بپذیرد نه اینکه به بهانه رسیدگی به پرونده آقازاده به نوعی نظام را تهدید به افشای اسرار کنید.
روزی روزگاری پادشاه معلوم الحالی بود که به دوختن و پوشیدن لباس های تازه خیلی علاقه داشت. برای همین دستور داد هرکس بهترین لباس رو براش بدوزه پاداش خوبی به اون خیاط بده.
خیاطی که از ظلم های پادشاه خسته شده بود و میخواست درس خوبی به پادشاه بده به قصر رفت و گفت من میتونم لباسی بدوزم که فقط آدم های باهوش بتونن ببینن و آدم های احمق نمیتونن اون لباس رو ببینند.
پادشاه وقتی دید ازین طریق میتونه آدم هارو تشخیص بده دستور دوخت این لباس رو به خیاط داد. خیاط هم شروع به دوختن لباس کرد اما هیچکس نمیتونست این لباس رو ببینه.
وقتی کار دوخت لباس تموم شد خیاط لباس خیالی خودش رو برد و تن پادشاه کرد. اما چون هیچکس دوست نداشت بهش بگن احمق شروع به تعریف و تمجید کردند اما در حقیقت لباسی به تن پادشاه نبود و اون لخت لخت بود.
حالا از اون ماجرا چندین سال می گذره و خیاط هایی برای بلهوسی و لذت بردن از ناموس یک ملت لباس هایی دوختن بسیار تنگ و زننده و به بهانه مد و باکلاس بودن جوری وانمود کردن که هرکس ازین لباس ها رو بپوشه خیلی فهمیده و عاقل و با کلاسه و هرکسی که نپوشه احمق و امل هست.
عده ای احمق مثل همون پادشاه که این لباس هارو می پوشند از سوی اون هایی که به دنبال بلهوسی و لذت بردن هستن و نمیخوان کسی بهشون بگه احمق مدام مورد تمجید قرار می گیرند و عده ای هوشیار و فهمیده هم که این لباس ها رو نمی پوشند از سوی همون احمق ها متهم به بی کلاسی و امل بودن می شوند.
پیامبر اکرم (ص): هلاکت زنان امت من در دو چیز سرخ است:یکی طلا و دیگری لباس های نازک و بدن نما. (شیخ مفید، امالی)
پ,ن : خب حالا شما مثل همون پادشاه احمق هستین یا ...؟
دوستم تازه ماهواره خریده بود. بهش گفتم برا چی رفتی ماهواره خریدی؟ مگه نمیدونی چقدر بدآموزی داره؟ جواب داد : ما فقط شبکه های خوب ماهواره رو نگاه می کنیم و شبکه های بدش رو قفل گذاشتیم.
گفتم چرا داری خودت رو گول میزنی؟ یعنی وقتی شیطان اومد تو جلدت شبکه های بدش رو باز نمیکنی؟ اصلاً مگه شبکه خوبی هم داره که شبکه های بدش رو قفل کردی؟
جواب داد : بله شبکه های مستندش خیلی خوبن. گفتم خب ماهم شبکه مستند داریم. جواب داد : شبکه های ورزشی خوب داره. گفتم خب ماهم شبکه ورزشی داریم. گفت : فیلم های خوبی پخش میکنن. گفتم ماهم شبکه پخش فیلم داریم.
هر شبکه ای که گفت ما تو ایران خودمون هم داشتیم. دیگه نتونست حرفی بزنه بهش گفتم : دیدی تو دنبال کانال خوب نیستی.
دوسه هفته بعد متوجه شدم حجاب خانم دوستم خیلی عوض شده و دیگه چادر به سر نمیکنه که هیچ حتی لباس های زننده هم می پوشه. دوستمم دیگه دور و ور مراسم های مذهبی رو خط کشیده بود و دیگه خبری ازش نبود. پیش خودم گفتم تازه اولشه.
به یکسال نکشید که دوستم از خانمش جدا شد. گویا قضیه اینجوری بوده که دوستم و خانمش هروقت باهم میرفتن بیرون خانمش گلایه می کرده که چرا دوستم همش به دخترای مردم بد نگاه می کرده و یا دوستم همش به خانمش گیر میداده که چرا اینقدر موبایل تو دستش هست و مشخص نیست باکی داره صحبت می کنه و به کی داره پیامک میزنه.
اما ماجرا هی بدتر می شده و دوستم با دختر های نامحرم بدنام رفت آمد داشته و خانمش هم بعضی وقت ها دیروقت میومده خونه با آرایشی بد و لباس هایی زننده.
باز به خودم گفتم به قول خودشون فقط قرار بود شبکه های خوب ماهواره رو نگاه کنن پس چی شد؟
عکس از : مجله بنیانا
توی دفتر کارم نشسته بودم و مشغول انجام امورات اداری بودم که خانمی با حجابی بد به من مراجعه کردند. بعد از اینکه کار اون خانم رو ا نجام دادم بهشون گفتم : میشه لطف کنین حجابتون رو رعایت کنین؟ اون خانم در جواب به من گفتن: من فکر نمیکنم حجابم مشکلی داشته باشه، به نظرم حجابم خوبه.
به اون خانم توضیح دادم چرا حجابشون مشکل داره و چرا باید حجابشون رو رعایت کنن. اما قانع نشدن و گفتن: تازمانی که بنده رو قانع نکنید حجابم رو رعایت نمی کنم. این رو گفت و رفت.
دو روز بعد مجدد همون خانم به بنده مراجعه کرد. بلافاصله بعد از ورود ایشون به اتاق بنده دوتا ارباب رجوع چشم هیز هم وارد اتاق شدن تا ببینن این خانم کجا میره و چیکار میکنه.
من با نگاهی پر از حرف باعث شدم تا اون دوتا جوون از اتاقم برن بیرون و بعدش به اون خانم نگاه کردم و گفتم: یادتونه به من گفتین اگه به من ثابت کردین حجابم رو رعایت میکنم؟ جواب داد: بله یادمه.
به اون خانم گفتم: دلیلی بالاتر از این دوتا جوون چشم هیز که به دنبال شما راه افتاده بودن؟ بنده خدا یک مقدار با خودش فکر کرد و دید واقعاً برای بعضی ها شده مثل یک طعمه و وسیله ای برای لذت بردن و جواب داد: بله حق باشماست. از اون روز به بعد هروقت اون خانم رو توی اداره دیدم با چادر و حجاب مناسب بود...
پ,ن : متاسفانه اینجور خانم ها همیشه دنبال خود نمایی هستند و هرگز پیش خودشون فکر نمیکنن که ممکن هست عده ای مثل گرگ به اون ها به چشم یک طعمه و وسیله ای برای لذت نگاه کنند.
خواهرم….
چادر مشکی تو برایت امنیت می آورد
خیالت راحت!!!!
گرگ ها همیشه به دنبال شنل قرمزی ها هستند…
این ماجرا واقعیست...
ظاهر و نوع پوشش با بقیه فرق داشت. اومد جلوی غرفه معبر سایبری فندرسک در نمایشگاه رسانه های دیجیتال انقلاب اسلامی، موهاش از روسریش زده بود بیرون.
همینجوری مشغول نگاه کردن به پوستر های معبر شد. تا اینکه رسید به پوستر دختران فروشی.
چند لحظه ای وایساد و خوب دقت کرد. بعد سمت چپ و راستش رو نگاه کرد و روسریش رو باز کرد و موهاش رو داد داخل و روسری رو محکم بست، جوری که دیگه مویی بیرون نموند.
روی پوستر دختران فروشی نوشته شده بود :
خواهرم:
نمی گویم حتماً چادر بپوش
اما گوهر وجودت را به چشم های هیز
ارزان نفروش...
پ,ن : کاش برای اصلاح شدن خودمون هم خدا یه نشانه و یک نوری میفرستاد...
کاربرد ماهواره در خارج :
متخصصین و دانشمندان خارج از کشور در جهت رشد و پیشرفت علم و تکنولوژی و دست یافتن به اطلاعات و کمک به ملت ها و مردم در بسیاری از زمینه ها اقدام به پرتاب ماهواره به فضا می نمایند.
نتیجه استفاده از ماهواره در خارج از کشور:
رشد و شکوفایی دانش
کسب اطلاعات جدید
تبادل سریع اطلاعات
آگاهی از تهدیدات طبیعی
و ...
کاربرد ماهواره در ایران :
مردمی که ادعای روشنفکری و به قول خودشان به روز بودن می کنند برای بالا بردن سطح دانش و آگاهی خودشان اقدام به نصب ماهواره می نمایند تا از شبکه های بسیار جذاب آن کمال استفاده را ببرند.
نتیجه استفاده از ماهواره در ایران:
از بین رفتن بنیان خانواده ها
رفتار های پر خطر
فقر فرهنگی
فساد اخلاقی
و ...
پ,ن : بعد میان داد میزنن چرا ما عقب افتاده هستیم. اول بشین فکر کن چه کسی باعث عقب افتادگی شده...
همزمان با اغتشاشات سال 88 محسن مخملباف ایرانی وطن فروش به منظور بد بین کردن افکار مردم نسبت به رهبر معظم انقلاب، اقدام به انتشار متنی با عنوان راز های زندگی خامنه ای نمود. اما دروغ هایی که مخملباف به عنوان راز در این متن انتشار داد آنقدر بچگانه بود که اعتراض خیلی از همکیشانش را در برداشت.
مخملباف در اراجیف هایش نوشته بود زیرزمین بیت رهبری یک بیمارستان خصوصی دارد با 4 دکتر کشیک در طول 24 ساعت مراقبند و مجموعه ای که از خامنه ای محافظت می کنند 10000 نفر می باشند و کل ثروت خامنه ای و خانواده اش 36 میلیارد دلار است.
برای خامنه ای یک اتوبوس ضد گلوله که 500 میلیون تومان خرج برداشته ،ساخته شده است که دارای دو اتاق خواب و دستشویی و حمام است و هم چنین یک آشپز خانه کوچک دارد.
خامنه ای (1 عدد هواپیمای ایرباس) مخصوص سفرهای خودش، (2 عدد بوئینگ 707 ) یکی مربوط به سفرهای فامیل و یکی مربوط به محافظین، (5 عدد فالکوم) 2 تا مربوط به سفرهای خودش و یکی برای سفرهای مجتبی و دوتا برای سفرهای فامیل، (5 عدد هلیکوپتر) 2 هلیکوپتر برای سفر خامنه ای و یک هلیکوپتر برای سفر مجتبی و دو هلیکوپتر مربوط به فامیل در بیت رهبری دارد.
و از همه جالب تر اینکه مخملباف در متن خنده دار خود نوشته بود خامنه ای با شنود تلفن ها دچار افسردگی شدید است چراکه هر شب قبل از خواب به این نتیجه می رسد که کسی او را دوست ندارد و فردا صبح دوباره مردمی را می بیند که از ترس، خود را مرید او نشان می دهند تا به ثروت و قدرت برسند و یا از خشم او در امان باشند.
و حالا همان خامنه ای که مخملباف می گفت در زیرزمین بیت رهبری یک بیمارستان خصوصی با 4 دکتر کشیک دارد این روز ها برای یک عمل ساده راهی بیمارستان دولتی می شود و آنجا برای اینکه برای سایر بیماران مشکلی پیش نیاید قبل از تمام بیماران و در اول صبح به درخواست خودش مورد عمل جراحی قرار می گیرد.
همان خامنه ای که مخملباف می گفت یک اتوبوس ضد گلوله که 500 میلیون تومانی دارد که محافظانش از جلو و عقب او را اسکورت و 10000 نفر از وی حفاظت می کنند امروز در یک بیمارستان دولتی بستری است بدون آنکه بخشی را تعطیل کنند و یا محافظینش باعث اختلال در روند کاری بیمارستان شوند.
همان خامنه ای که مخملباف می گفت ثروتش 36 میلیارد دلار است و چندین هواپیما و هلیکوپتر و ... دارد امروز بجای آنکه در یک بیمارستان خارج از کشور و یا یک بیمارستان حداقل خصوصی داخلی عمل کند در یک بیمارستان دولتی عمل می شود درست مانند یک انسان معمولی مثل سایر مردم کشورش.
و در پایان به مخملباف پیشنهاد می کنیم جهت فهمیدن و درک عشق و علاقه واقعی مردم نسبت به رهبرشان، در همان شبکه های اجتماعی که روزی علیه این نظام نقشه می کشیدند و کوته فکرانی را برای اغتشاش می شوراند سری بزند و پست ها و کامنت های آنان را مطالعه نماید تا شاید از شدت افسردگی خود کشی کند.
پ,ن : مخملباف ها خوب بدانند هرگز نمی توانند با چرندیاتشان واقعیات دنیا را برای چشم های آزادی خواهان جهان کور کنند.
متأُسفانه بخاطر سیاست های غلط و ترویج باورهای اشتباه و تزریق فرهنگ غرب در رگ پویای بدنه ملت، زادوولد در بین زوج ها بشدت کاهش یافته و همین امر باعث پیری جمعیت و ضربات جبران ناپذیری از جمله عدم رشد و توسعه اقتصادی، پیری و بی نشاطی جمعیت، آسیب های اخلاقی و تربیتی و ... را دربر خواهد داشت.
سهم قابل توجهی از کشورهای در حال پیر شدن را کشورهای اروپایی و آمریکایی تشکیل می دهند به گونه ای که از آسیا تنها کشورهای کره جنوبی، نیوزیلند، و سنگاپور در سال 2030 به جمع کشورهای پیر افزوده خواهند بود.
این خود نشان می دهد فرهنگی که عده ای به اصطلاح روشنفکر از غرب به نمایش می گذارند همان شیوه اشتباهیست که خود غربی ها گرفتار آن شده اند و در آن فرو رفته اند.
متأسفانه امروزه عده ای که ادعای روشنفکری هایشان گوش فلک را کر کرده است و مدام دم از نژاد آریایی و کوروش کبیر می زنند و بدان افتخار می کنند بجای روی آوردن به زادوولد، به نگهداری از حیوانات خانگی از جمله سگ می پردازند.
کوروش که بنیان گذار و نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود و در بین سالهای ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر نواحی گستردهای از آسیا حکومت میکرد تمام تلاشش این بود تا نام ایران را زنده نگاه دارد و همیشه بدان عشق می ورزید تا جایی که گفته بود : فرمان دادم تا بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خاک بسپارند تا اجزاء بدنم ذرات خاک ایران را تشکیل دهد.
اما جالب است بدانیم همان کوروش کبیر دارای چهار فرزند به نام های کمبوجیه دوم، آتوسا، بردیا و رکسانا (آرتیستونه) بود. پس تو ای کسی که خودت را یک ایرانی و طرفدار کوروش می دانی بخاطر همون کوروش جونت بجای سگ بازی به فکر زادوولد برای آینده بهتر کشورت باش.
متأسفانه در شبکه های اجتماعی عده ای از بانوان عزیز کشورمان برای خودنمایی و یا شاید هم چشم روی هم چشمی و یا اینکه بگویند از ما زیباتر مخلوقی نیست (که البته همه آن ها دچار خود کم بینی هستند) اقدام به انتشار تصاویر بزک کرده و بی حجاب خود می نمایند.
اما تأسف این قضیه زمانی بیشتر می شود که عده ای از بلهوسان و چشم چرانان زیر عکس هایشان می نویسند عجب دافی و همان بانوی ایرانی با این جمله خوشحال می شود و فکر می کند بسیار زیبا و خوشگل است و تشکر هم می کند.
و باز هم متأسفانه گروه ها و صفحاتی در همین شبکه های اجتماعی با نام های داف درست شده است و در آن اقدام به انتشار تصاویر شمار بسیار زیادی از همین دختران و زنان ایرانی نموده اند و چشم چرانان زیادی اقدام به لایک کردن و کامنت گذاشتن برای این صفحات و گروه ها می کنند.
اما خواهرم تو میدانی لغت داف ( Duff ) که این روزها بلهوسان و چشم چرانان برای عکس های بزک کرده و بی حجاب شما به کار می برند، یعنی چه و از کجا آمده و مفهوم آن چیست؟
خوب است بدانید یکی از معانی داف ( Duff ) در زبان انگلیسی یعنی سبزى هاى فاسد جنگل!، آیا ارزش بانوی نجیب و پاکدامن ایرانی به اندازه سبزی های فاسد جنگل است؟ آیا شما تا اینقدر بی ارزش هستید؟
جالب تر آن است که بدانید داف در زبان آلمانی یعنی بند کفش! و در اروپا برای دختران و زنان فاحشه به کار می رود وحتی در تایلند محلی به نام دافی جایی هست برای زنان روسپی.
و حالا تو ای خواهر من ای ناموس وطن ای نماد بانوی نجیب ایرانی آیا ارزش تو به اندازه بند کفش و سبزی فاسد و فاحشه است؟ آیا تو باید وسیله ای باشی در چشم بلهوسان برای کوچک کردن ارزش زن ایرانی؟ کاش قدر خودت را بهتر میدانستی و اینقدر ارزان خود را برای چشم های هیز به حراج نمی گذاشتی...
پ,ن : دختر سیبی است؛ که باید از درخت سر بلندی چیده شود؛ نه در پای علف های هرز ...!
تازه دانشگاه قبول شده بود. با رتبه عالی. داشت می رفت تا کارهای ثبت نامش رو انجام بده. توی راه چشمش افتاد به پسر و دختر کوچولوی همسایه که مشغول بازی های کودکانه خودشون بودن.
یکدفعه صدای از بلند گو ها بلند شد : «توجه! توجه! علامتی که هماکنون میشنوید اعلام خطر یا وضعیت قرمز است و معنی و مفهوم آن این است که حمله هوایی دشمن نزدیک است. محل کار خود را ترک و به پناهگاه بروید.»
رگ غیرتش ورم کرد. با خودش گفت اگه امروز من برم دانشگاه، کی ازاین دوتا بچه و بچه های آینده کشورم دفاع کنه؟ کی جلوی دشمن به ایسته تا چشم چپ به ناموس و خاک وطن نداشته باشه؟
بیخیال دانشگاه علم شد و رفت و در دانشگاه عشق ثبت نام کرد و راهی رشته شهادت شد. روز ها درس دلدادگی را می گذراند و شب ها 11 واحد گریه را پاس می کرد. تا اینکه با معدل بالا فارغ التحصیل شد و مثل خیلی از فرارمغزی ها هرگز بر نگشت.
سال ها بعد فارغ التحصیل دانشگاه عشق که به رتبه استادی معرفت رسیده بود را از بین خاک های فکه پیدا و برای تدریس درس عاشقی و دلدادگی راهی دانشگاه علمی کردند که روزی با رتبه عالی در آن قبول شده بود و انصراف داده بود.
اما همان دو کودک بیست سال پیش که روزی برای آنان و آینده آن ها جانفشانی کرده بود جلوی در دانشگاه را گرفته بودند و می گفتند دانشگاه قبرستان نیست، محل علم و فرهنگ است و نمی گذاشتند استاد وارد دانشگاه شود، همان استادی که روزی برای آن ها از دانشگاه علم گذشت و امروز همان ها از استاد میگذرند...
قضیه ای که متأسفانه در دانشگاه شریف در سال 1384 و دانشگاه امیرکبیر در سال 1387 اتفاق افتاد و به ساحت مقدس شهدای گمنامی که قرار بود در دانشگاه درس عشق و معرفت بدهند هتک حرمت شد...
پ,ن: احترام همه برام واجبه اما اونایی که با دفن شدن شهدا در دانشگاه ها و یا اماکن دیگه مخالفت میکنن مطمئن باشین به فکر علم و فرهنگ و این بهانه ها نیستند. درواقع با دفن شدن شهدا اونا دیگه برای بلهوسی هاشون راحت نیستند...
- روز قیامت وقتی همه به صف شده بودن خداوند فرمود : هرکی مدرک تحصیلی بالایی داره و پولداره بیاد بره بهشت تا از نعمت هایی که بهش میدم لذت ببره و هرکی اینارو نداره بیاد بره جهنم تا شدید ترین عذاب ها رو ببینه.
دهه چی شد؟ مگه خدا همچین کاری هم میکنه؟ خادم سایبری چی میگی برا خودت حالت بده ها؟ خدا و این حرف ها؟ چرا داری کفر میگی؟
- کفر کجا بود؟ خب حرف حساب می زنم دیگه. مگه نمی بینین اون خانواده هایی که ادعای خدا پرستی و مسلمانی دارن وقتی برای دخترشون خواستگار میاد بجای اینکه به دین و اخلاق خواستگار توجه کنن به مادیات و مدرک و این چیز ها توجه میکنن؟
خدای اون ها هم لابد اینجوری هست دیگه. وگرنه کتاب خدا مشخصه، دین خدا مشخصه، احادیث ائمه مشخصه و اون چیزی که مشخص نیست این هست که این کفر از کجا اومده؟؟؟
متأسفانه ما برگشتیم به دوران جاهلیت، مادیات و ثروت و مدرک و خیلی چیزای دیگه که فقط برای به رخ کشیدن هستن جاش رو به انسانیت و دین و معرفت و پاکدامنی داده.
بیایم یه مقدار حرف ها و شعار های کلیشه ای رو بگذاریم کنار و خیلی رو راست در باره ازدواج حرف بزنیم. چیزی که این روز ها فکر خیلی از جوان ها رو درگیر خودش کرده.
من خودم به عنوان یک جوان مسلمان راه تکمیل شدن دین خودم رو ازدواج می دونم اما با این وضع موجود پشت دستم رو داغ کردم که سمت ازدواج برم چون چیز هایی دیدم و هم چنین تجربه کردم که واقعاً متأسف شدم.
یک خانم چون مدرک بالایی داره یا مثلاً دانشجوی رشته پزشکی هست برای خودش عار میدونه مثلاً با یه لیسانسه که رشته غیر پزشکی هست ازدواج کنه. خب اینا ارزش جامعه ماست؟ ارزش آدم هاست؟
لپ کلامم این هست اونایی که ادعای مسلمانی دارن ادعای خدا پرستی دارن ادعای شیعه اهل بیت بودن رو دارن، اگه بخاطر مادیات ازدواج رو بهم بزنین یقین کنین که نه مسلمانین نه خدا پرستین نه شیعه هستنین.
پ,ن : برای ازدواج گوش ما پره از نصیحت کردن اما گوش خیلی ها خالیه از حرف های بالا.
زمان های قدیم توی یکی از محله ها چند تا بچه شر و شور بودن که با تیر کمون سنگی می زدن لامپ های محله رو می شکستند و هر بار شهرداری میومد و لامپ های جدید می گذاشت.
اما بعد مدتی شهرداری دیگه لامپ نگذاشت و محله تاریک تاریک شد. مردم جمع شدن و کلی نامه نوشتن و خواهش و التماس کردن تا شهرداری دوباره براشون لامپ بگذاره. شهرداری هم فقط یک دونه لامپ برای اون محله گذاشت و گفت اگه ازین لامپ خوب محافظت کردین بقیه لامپ ها رو هم میگذاریم.
چندین هزار سال قبل مردم یه جایی به اسم کوفه برای امام زمانشون که روشنگر راه زندگیشون بود نامه نوشتن و از امام حسین (ع) خواستن به اون شهر بیان تا اون ها از فیض حضور حضرت بهره مند بشن.
امام حسین (ع) برای اینکه ببینه واقعاً دعوت اون ها درست هست یا خیر و از اوضاع کوفه با خبر بشن، مسلم بن عقیل رو به عنوان نماینده به شهر کوفه فرستادن. ابتدا مردم زیادی با مسلم بیعت کردند اما وقتی پای مادیات و دنیا باز شد همشون عقب کشیدن و مسلم رو تنها گذاشتند.
حالا بعد هزار چندسال که مردم توی تاریکی بودن، کلی پیش درگاه خدا گریه و التماس و دعا کردن تا خدا یه چراغ هدایتشون و امام زمانشون براشون بفرسته.اما بجای امام زمان یه چراغ مثل مسلم فرستادن به اسم سید علی خامنه ای. گفتن ببینین اگه از این چراغ محافظت کردین و قدر دونستین که امام زمان رو می فرستیم اما اگه بخواین مثل مردم کوفه پشت مسلم رو خالی کنین از امام زمان خبری نیست.
حالا یه عده فریب ابن زیاد و گوساله سامری اون رو خوردن و بخاطر منافع مادی خودشون نامه جام زهر می نویسن یا میان توخیابون شعار میدن و فتنه درست می کنن تا به نوعی پشت این مسلم روهم خالی کنن. آهای باتو هستم توکه ادعای امام زمانی بودنت میشه، چقدر میتونی قدر مسلم امام زمانت رو بدونی؟
پ,ن : حالا فهمیدین چرا ظهور اینقدر طول کشیده؟ پس با مسلم بیعت محکمی ببندیم...
معمولاً تا اسم پهلوان میاد اکثر ماها ذهنمون میره سمت سریال جذاب دهه هفتاد پهلوانان نمی میرند. یا بعضی ها یاد پوریای ولی یا تختی و ... می افتند. افرادی که برای پهلوان بودن از «من» بودن گذشتن، با غیرت بودن، دست افتاده رو می گرفتن، بر نفس خودشون پیروز بودن و ....
متأسفانه امروزه بجای تربیت ورزشکار پهلوان همه به فکر پرورش ورزشکار قهرمان هستند. کسی که فقط بتونه مدال بدست بیاره و اصلاً هم مهم نیست منش پهلوانی داشته باشه یا نه. چون برای پهلوان بودن همیشه نباید پیروز شد گاهی هم باید باخت تا به پیروزی رسید.
توی دوران معاصر هم میشه پهلوان هایی رو پیدا کرد مثل اون پهلوان هایی که 8 سال از همه چیزشون بخاطر دین و ناموس گذشتند و رفتند جلوی گلوله دشمن ایستادن تا یوقت دست اجنوی به ناموس این کشور نیفته. خیلی هاشون توی ورزش قبلاً قهرمان بودن و بعد به پهلوانی رسیدند.
یا شادروان روح الله داداشی که غیرتش اجازه نداد یه دختر جوراب فروش ترک تحصیل کنه و خدایی نکرده بخاطر مخارج زندگیش دست به هر کاری بزنه و تا سال دوم دانشگاه تمام مخارج تحصیل اون دختر رو داد و بعدش هم به اون شکل ناجوانمردانه کشته شد. تازه این ماجرا بعد کشته شدن روح الله به گوش خانوادش رسید و تا اون موقع هیچکس خبر نداشت.
حالا توی کشور اسلامی هستند عده ای که واقعاً برای ما حکم قهرمان رو دارند اما تا پهلوانی راه بسیار درازی رو باید طی کنند. خدایی نکرده نمیخوایم ارزش کارهای خوب اون هارو نادیده بگیریم اما جلب توجه به هر روشی دور از منش پهلوانی و قهرمانی هست. عزیزانی که برای جلب توجه متأسفانه پشت به غیرت کردند و با ناموس بدحجابشون عکس های یادگاری می گیرند و در اینترنت پخش می کنن.
اما بنازم به غیرت داور اجنبی کره ای که شاید اصلاً از اسلام هم چیزی ندونه ولی در بازی کبدی بانوان ایران مقابل هند، در یک صحنه هندی ها بازیکن ایران را از زمین بیرون انداختند. این اتفاق باعث شد تا مقنعه بانوی ایرانی از سرش خارج بشه. در همین لحظه داور کره ای بازی در حرکتی جالب کت خودش را در آورد و روی سر بازیکن ایران انداخت تا او به کمک بازیکنان هندی مقنعه اش را سرش کنه.
پ,ن : ای کاش مسئولین کشورمون از اون داور کره ای تقدیر می کرند اما حیف که ....
وقتی به آشوب ها و فتنه ها و اغتشاشات علیه یک دولت مخالف نظام سلطه نگاه می اندازیم نقاط مشترک بسیار زیادی را می توانیم در اکثر آن ها پیدا کنیم.
نقاطی که گویا سرلوحه تمام این آشوب هاست و باعث قربانی شدن مردم کشورها شده است. در سال 88 نیز عده ای در کشور اسلامی ایران دست به آشوب زدند و این رفتار آنان با رفتار های گروه تروریستی داعش کاملاً همخوانی دارد. از جمله این نقاط مشترک :
1- می توان گفت اصلی ترین شباهت هردو گروه در مخالفت با حکومت اسلامی می باشد. گروهک داعش در اسلام فقط خود را اصلح می داند و ازین رو با نظام هایی که برپایه اسلام باشد بشدت مخالف است و همه را به بیعت با سرکرده خود دعوت می کند و فتنه گران نیز اصلی ترین هدفشان برانداختن ولایت فقیه در ایران بود.
2- حمایت شدید کشور های غربی و نظام سلطه از گروه داعش و فتنه گران و تجهیز کردن هردو گروه و هموار کردن مسیر برای آشوب و اغتشاش.
3- انتخاب رنگ مشخص برای گروه های خود. گروه داعش رنگ مشکی و فتنه گران رنگ سبز را برای خود انتخاب نموده اند.
4- استفاده از نماد های مذهبی توسط هردو گروه. گروه داعش با تکبیر الله اکبر پس از هرجنایت و آرم لاالهالاالله محمد رسول الله بر روی پرچمش و فتنه گران با استفاده از رنگ سبز که نماد سادات و اهل بیت در ایران است.
5- دشمنی هردو گروه با اهل بیت. داعش با تخریب قبور اهل بیت و محبان اهل بیت این دشمنی را آشکار کرد و فتنه گران نیز با هتک حرمت به ساحت مقدس امام حسین (ع) در روز عاشورا دشمنی خود را بر همگان روشن کردند.
6- حمایت جالب هر دو گروه از رژیم اشغالگر قدس. مفتی های داعشی اعلام کرده اند چون اسرائیل مظلوم است به کمک مردم غزه نمی رویم و فتنه گران نیز در روز قدس شعار نه غزه نه لبنان سر می دادند.
7- قدرت هر دو گروه در استفاده از رسانه و محیط مجازی برای جو سازی و نمایش قدرت پوشالی خود. گروه داعش با انتشار جنایات وحشیانه خود در شبکه های اجتماعی قصد ایجاد هراس در دل مردم را دارد و فتنه گران نیز با شعار ما بی شماریم گروه اندک خود را با کمک ابزار فتوشاپ بزرگ جلوه می دادند.
8- حمایت و تحت پوشش قرار دادن اخبار جنایات و آشوب ها از سوی شبکه هایی مانند BBC و الجزیره و تلاش برای خوب جلوه دادن چهره داعش و فتنه گران.
9- اقدام به فرار با لباس زنانه توسط سرکرده های هر دو گروه از شباهت های بسیار جالبیست که شاهد آن بوده ایم.
10- بهشتی جلوه دادن کشته های هر دو گروه. داعشی ها می گویند هرکسی که کشته شود ظهر با رسول الله بر سر یک سفره می نشیند و فتنه گران کشته های خود را شهید می نامیدند.
11- دشمنی هر دو گروه با دین اسلام. داعش درواقع گروهی است برای بدنام کردن اسلام. هیچکدام از قوانین داعش در اسلام به این شیوه نیامده است و تنها هدف آن ها بد نشان دادن چهره دین اسلام در دنیاست. فتنه گران نیز با خواندن نماز جماعت مختلط ، کشف حجاب در اماکن عمومی و به آتش کشیدن مساجد مخالفت خود را با دین اسلام به نمایش گذاشتند.
پ,ن: «أِنَّا أَرْسَلْنَا الشَّیاطِینَ عَلَى الْکافِرِینَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا» ما شیطان ها را بر کافران گماشته ایم تا آنان را تحریک و دگرگون کنند. مریم مبارکه 83
پ,ن : تو این ساعات عزیز برای تمام بیماران دعا کنین.
یه دعای ویژه هم برای برادر ایوب غفاری که جاش امسال تو مراسمات شب های قدر حسابی خالی بود ایشاالله که حالش هرچه زودتر خوب بشه.
پ,ن : تو این ساعات عزیز برای تمام بیماران دعا کنین.
یه دعای ویژه هم برای برادر ایوب غفاری که جاش امسال تو مراسمات شب های قدر حسابی خالی بود ایشاالله که حالش هرچه زودتر خوب بشه.
- مسائل جهان اسلام در این برهه بینظیر است و این تحولات عجیب و تکاندهنده، تعیین کننده مسیر امت اسلامی در آینده است.
-
باید مراقب بود تا دشمنان امت اسلامی که ترفندهای خود را هر روز پیچیدهتر
میکنند، نتوانند بر ما غلبه کنند و البته تا کنون نتوانستهاند.
- دوران جدیدی شروع شده است که بر زندگی همه مردم دنیا تاثیر میگذارد و باشد تا صبح دولت بدمد.
- در تحلیلهای خود دچار خطا نشویم، بدانیم اگر دیدیم در جایی آمریکا و صهیونیسم در جهتی قرار گرفتند، آن جهت باطلی است.
-
غرب هرگز دل برای ملت اسلامی نمیسوزاند؛ همین جنجالهایی که به راه
میاندازند، اختلافات قومی و نژادی در اسلام نیست بلکه در اسلام همه با هم
برادرند و باید همه بیدار باشیم
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
در شب معراج دیدم که لبهای گروهی را با قیچی می برند، پرسیدم اینها کیستند؟
گفتند: کسانی هستند که زبان نهی از منکر داشتند ولی نهی نکردند.
لئالی الخبار، ج۲، ص۲۵۸
برادرم و خواهرم ، درسته که ماه رمضون ماه مهمانی خدا تموم شده ، اینجور نباشیم که بعد این ماه دوباره مثل قبل بشیم. بعضی از خواهرای عزیز تو این ماه حجابشون رو رعایت کردن تا نه خودشون به گناه بیفتن نه دیگران رو به گناه بندازن بعد ماه رمضان هم همینجور باشین. بعضی از برادرای عزیزم هم چشم هاشون رو به نامحرم بستن ، بعد ماه رمضون هم حیا داشته باشیم از خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا.
چند دختری
که در عرف جامعه به آن خوش حجاب نمیگویند
کنار قبر شهید گعده گرفته بودند
اولش کمی از خنده ها و شوخی کردن هایشان با هم سر قبر شهید ناراحت شدم
کمی که فکر کردم دیدم چقدر هم اتفاقا میتواند دل نشین باشد
این جمع خودمانی آن ها با شهیدشان!
گویی سه دختر جوان با یک شهید نشسته اند و دارند گل میگویند و گل میشنوند!
حس خوبی بود
این که مجسم کنی شهید را
دوستی میگفت بهشت زهرا(س) که رفتی
فکر کن
مجسم کن که بالای هر مزار شهیدی ، خود آن شهید ایستاده و در چشمانت زل میزند
میگفت دو هفته که این کار را کنی
هفته سوم نتیجه اش را میبینی!
و چقدر دل نشین میشود زندگی با طعم نگاهِ شهید
نه آن نگاهِ غضبناکی که در فیلم ها و سریال ها نشانم داده اند
نه!
آن نگاه معصوم یک جوان حزب اللهی که تازه محاسن صورتش کامل شده ،
یک شهیدِ آرام را میگویم!
به توی غرق گناه، به من غرق گناه
نگاهی که هر لحظه فریاد میزند دستانت را به سمت من دراز کن
آغوش من برای تو باز است
تو هم غرق در آغوشِ خاکی شهید بشوی ، شاید تو هم کمی خاکی شوی!
و چه پناهی
و چه آغوشی بعد از آغوش مادر ، میتواند جبران اشک های من باشد ،
جز آغوشِ آغشته به خون تو
چه رویای زیبایی . . .
ای کاش هر روزِ هفته ، پنج شنبه ، غروب بود . . . !
ﻭ 10 ﺑﻤﺐ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺷﻬﺮهای مختلف ﺷﻤﺎ ﺑﺮﯾﺰﺩ
ﺑﺎ ﭼﻪ جنگ افزاری ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﻨﻬﺪﻡ ﮐﻨﯿﺪ.
ﺳﺮدار جعفری پاسخ داد: ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﭼﻨﺪ ﻋﺪﺩ ﺑﻤﺐ ﻭ ﮐﺠا ﻣﯽ ﺭﯾﺰﺩ ،
ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺍﯾﻦ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ...
ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿل ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻓﺮﻭﺩ ﺑﯿﺎﯾﺪ .......!!!!!!!
سردار جوانی: غربی ها می دانند که در صور بسته شدن تنگه هرمز، دنیای صنعتی تنها هفت روز قادر به تحمل شرایط است و پس از آن با چالش های جدّی مواجه خواهد شد.
*****-----------------*****
العقید جوانی: یعلم الغربیون أنّه فی صورة اغلاق مضیق هرمز، یستطیع العالم
الصناعی لیتحمل الظروف لسبعة ایّام فقط و بعدها سیواجه الازمات حادّة.
پ,ن : بچه های عزیز کلاس اولی خوب درس بخونین تا مثل این آقاهه نشین.
توهین وقیحانه روزنامه شرق علیه رزمندگان اسلام همزمان با هفته دفاع مقدس
دیروز این کارتون از هادی حیدری در روزنامه شرق (غرب) منتشر شد. امروز جهان نیوز نوشته ای رو منتشر کرده با این عنوان «کاریکاتور موهن این بار در"شرق" » و گفته این روزنامه با چاپ این کاریکاتور بطور غیرمستقیم موجب وهن ارزش های دفاع مقدس شده است.
فارس هم گزارش داده که « امضای بیش از ۱۰۰ نماینده در اعتراض به کاریکاتور موهن روزنامه شرق» و گفته که امضاها در حال افزایش است. بیژن نوباوه به فارس گفته: وزارت ارشاد باید با این روزنامه که در زمین دشمن بازی میکند برخورد و آنها را به محاکم قضایی بکشاند.
پ,ن : مگه من نگفتم باید اسم این روزنامه رو گذاشت غرب؟ باز بگین شرق
سالانه هزاران نفر در جاده های ایران جان خودشون رو از دست می دهند و کسی هم صدایش در نمی آید.
اما
حالا با حادثه واژگونی اتوبوس و کشته شدن متاسفانه 26 نفر از هموطنان عزیز
مان که از اردوی راهیان نور باز میگشتند آقایان صدایشان در آمده که این
اردوها باعث کشته شدن هموطنان می شود.
آیا آنها دلشان برای من و شما
سوخته است ؟؟؟ کاملا در اشتباه هستین. آنها نمی خواهند که راه شهدای ما
ادامه پید اکند. وگرنه چرا برای هزاران نفری که در حوادث رانندگی کشته می
شوند کسی صدایش در نمی آید؟
اگر این ها راست بگویند دیگر نباید هیچ اردوی تفریحی و زیارتی و علمی دانش آموزان را ببرند مگر نه؟؟؟
روزی روزگاری در یکی از روستا ها کدخدای زندگی می کرد که همیشه به مردم دیگه زور می گفت و از اون ها سوءاستفاده می کرد و هیچ خدایی رو بنده نبود.
از قضا توی این روستا مش حسنی زندگی می کرد که یک باغ سرسبز میوه داشت. اما کدخدای زور گو بخاطر اینکه چاه آب دستش بود، آب باغ مش حسن رو بسته بود.
مش حسن برای اینکه راه حلی برای این مشکل پیدا کنه رفت پیش ناخدای باهوشی که توی اون روستا زندگی می کرد و ناخدا گفت بهتره تو باغ خودت چاه بکنی و محتاج کدخدای زورگو نشی.
اما مش حسن که حال و حوصله این کارهارو نداشت و میخواست هرچه زودتر به آب برسه به حرف ناخدای باتجربه و باهوش گوش نداد و رفت پیش کدخدای زورگو.
کدخدا که خودش باغ داشت و نمی خواست مش حسن رو دستش بلند بشه به مش حسن گفت مشکلی نیست اما دیگه نباید فلان میوه ها رو توی باغت داشته باشی و مش حسن هم قبول کرد.
اما کدخدای زورگو بیشتر طمع می کرد و هربار میوه دیگه ای رو هم حذف می کرد. تاجایی که به مش حسن فقط اجازه کاشت کلم و هویج سبزیجات رو داد و گفت به این شرط که این کره الاغ من هروقت که از کنار باغ تو رد شد باید بهش اجازه بدی تا از سبزیجات باغت بخوره.
اما این کره الاغ چموش هروقت از کنار باغ مش حسن رد می شد کلی از سبزیجات باغ مش حسن رو می خورد تا جایی که حتی همون سبزیجات هم دیگه چیزی ازش نموند و مش حسن به خودش گفت ای کاش به حرف ناخدا گوش می دادم...
این بود کل حقیقت مذاکره مش حسن با کدخدای زورگو. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
پ,ن : اگر به لحن صحبت های کشورهای مذاکره کننده قبل از فتنه 88 بر گردیم می بینیم که برد دست ما بود و اون ها به دنبال ما بودن اما بخاطر خیانت چند نفر همه چیز عوض شد. حالا هم به نوعی همه ما فریب خوردیم. نتیجه مذاکرات هرچیزی که باشه و فرض مثال تحریم ها برداشته هم بشه، ما از طریق حقوق بشر بدترین تحریم هارو متحمل خواهیم شد...
ناخدای انقلاب در تبیین عوامل ایجاد اتحاد دنیای اسلامی، پرهیز از «سوءظن و اهانت فرق مختلف شیعه و سنی نسبت به یکدیگر» را بسیار مهم دانستند و با اشاره به تلاش گسترده مراکز «جاسوسی و اطلاعاتی» غرب برای تفرقه افکنی خاطرنشان کردند: آن تشیعی که با MI6 انگلیس مرتبط است و آن تسننی که مزدور CIA است هر دو ضد اسلام و ضد پیامبرند.
رهبر معظم، با یادآوری پرچمداری امام خمینی (رض) در بحث وحدت اسلامی، به تلاشهای بیوقفه جمهوری اسلامی در این زمینه اشاره و خاطرنشان کردند: در 35 سال اخیر کمکهای ایران به برادران مسلمانان، غالباً به برادران اهل سنت بوده است و نظام اسلامی و ملت ایران با حمایت مستمر از ملت فلسطین و مردم کشورهای منطقه، پایبندی عملی خود را به شعار وحدت، ثابت کرده است.
برای دریافت سایز اصلی بر روی عکس کلیک نمایید
پ,ن : مرگ بر آخوند انگلیسی
ناخدای انقلاب : با مذاکره مخالف نیستم، اما به جای نقاط خیالی باید به نقاط امیدبخش دل سپرد.
سازمان فضایی ایران مکانی که در آن ماهواره امید که امیدی بود برای مردم ایران به منظور دستیابی به فضای لایتناهی در اقدامی که این روز ها برای ما عادی شده است از سوی رئیس جمهور دولت تدبیر و امید به شکل نا امیدانه ای منحل شد.
این سازمان با هدف فضایی شدن ایران زیر نظر ریاست جمهوری تشکیل شده بود و موفق به پرتاب چندین کاوشگر و ارسال موجودات زنده به فضا شده بود، هدف گزاری این سازمان پرتاب ماهواره های مورد نیاز کشور و فرستادن فضانورد ایرانی به فضا بود.
متاسفانه شنیده ها حاکی از این است که علت انحلال سازمان اعلام نگرانی غربی ها به بهانه موشک های ماهواره بر و دسترسی ایران به تکنولوژی استراتژیک پرتاپ ماهواره و ورود به باشگاه اختصاصی فضایی در مذاکرات بوده است و این خروجی همان تفکریست که میگوید انرژی هسته ای برای ما لازم نیست.
ما نیز از جناب آقای رئیس جمهور دولت تدبیر و امید بابت این موج منفی که مانع پیشرفت های علمی ایران خواهد شد و نا امیدی را به جامعه تزریق خواهد کرد تشکر و قدردانی می نماییم. خب چی بگیم اگه انتقاد کنیم باز یه برچسب میچسبونین.
زیاد سخت نیست اگر کمی بیندیشیم که چرا آقای ظریف در کمیسون امنیت ملی مجلس گفت حتی اگر استیضاح هم بشوم جزئیات مذاکرات را نمیگویم. خدا می داند دیگر کجای این انقلاب و کدام امید این مردم را فروخته اند تا در خیال خام به توافق خیالی برسند.
پ,ن1 : اینجوری که آقایان دارن کشور رو مثل قرارداد ترکمن چای دو دستی تقدیم می کنن فکر کنم کم کم بجای استفاده از اینترنت و تلفن همراه باید رو بیاریم به سوی علامت دادن با دود.
پ,ن2 : اگه شب خوابیدین صبح بیدار شدین دیدین چند تا آمریکایی تو خونتون نشستن زیاد تعجب نکنین شاید از بند های توافقنامه باشه.
پ,ن3 : نمیدونم چرا این روز ها بدجور دلم برای پیرمرد مهربان دوران انتخابات، آقای غرضی تنگ شده است. کجایی غرضی که یادت بخیر.
شاید این سؤال در ذهن همه شما بوجود آمده است که چرا علی مطهری مدام در مجلس ساز مخالف می نوازد و در نطق چند روز پیش خود که باعث بوجود آمدن تنش در پارلمان شد از سران فتنه حمایت کرد.
جواب این سؤال چندان سخت نیست وقتی خوب به عمق وجود علی مطهری نگاهی بیندازیم. فرزند پدری که فکر می کرد اگر پدرش شهید نمی شد حتماً به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب می شد و آقازاده به خیال خود می توانست با کشور یک قل دو قل بازی کند.
این درست همان ذهنیتی است که فرزندان حاجی خاطره را سال هاست به تکاپو انداخته است و مدام در هر تشنج و تنشی در کشور حضور فعال دارند تا شاید بتوانند در روند رهبری انقلاب خللی ایجاد کنند که هر بار از سوی مردم تو دهنی بزرگی می خورند.
حتی خود حاجی خاطره رهبری را حق خود می داند تا جایی که هر چند وقت خاطرات شیرین دوران همراهی با امام خمینی برایش گل می کند و گاه گاهی اگر کسی به نورچشمی هایش که در حال خیانت به کشور هستند بگوید بالای چشمتان ابروست می گوید اسراری از نظام در قلب من است و غیر مستقیم نظام را تهدید می کند که اگر نورچشمی هایم را از حاشیه امن خارج کنید و گزندی به ایشان برسانید سینه ای دارم از اسراری که در صورت افشای آن ها تار و پود نظام از هم خواهد پاشید.
اما نکته قابل توجه در این میان طرفداری همه جانبه وب سایت حاجی خاطره از علی مطهری است تا جایی که اکثر خبر های دو سه روز گذشته در وب سایت حاج آقا پر است از حمایت ها و عکس های یادگاری با علی مطهری. پس به خوبی واضح است هوچی گری مطهری در مجلس ریشه در تفکراتی دارد همانند پسران حاجی خاطره که نظام را ارث خود می دانند.
اما در این میان موسوی و کروبی تنها بازیچه ای بیش نیستند و نه حاجی خاطره دلش برای آن ها می سوزد نه علی مطهری بلکه آنان فعلاً ملعبه ای به دست این دو هستند تا بتوانند گاه گاهی با ایجاد تنش به دیگران نشان بدهند به دنبال ارثیه خود از نظام هستند.
سخت است پیمبر شده باشی و ببینی
فرزند تو دین دگری داشته باشد
حالم چو امیری است که از بخت بد خویش
در لشکر دشمن پسری داشته باشد
پ,ن : به احترام شهید مطهری ، همگی برای اصلاح این پسر ناخلف دعا می کنیم
شاه و رهبر هر دو دارای جایگاه خاصی در بین مردم هستند. هر دو دارای قدرت هستند. اما یکی با زور و پول و ثروت صاحب قدرت می شود ولی دیگری با مهربانی و ساده زیستی و با جای گرفتن در دل مردم کشورش صاحب قدرت می شود.
در تصویر، شاه مظلومی که همانند خیلی از مردم کشورش زندگی ساده و بدور از تجملات دارد را مشاهده می نمایید که از هول و دلسوزی برای رسیدگی به امور رعیت یادش می رود کفش هایش را بر روی قالی مندرس مرد روستایی که روی آن نماز می خواند بیاورد.
و مرد و فرزند رعیت را می ببینید که از شدت خوشحالی بهت زده نشده اند که هیچ حتی در آغوش شاه جای گرفته اند و شاه دست نوازشی بر سر آنان می کشد. آری این است سلطنت شاهی که دل دل مردمانش جای دارد.
و در همان تصویر, رهبری که در کمال قدرت و اختیار عکس مردم کشورش زندگی پر زرق و برقی دارد را مشاهده می نمایید که گویی مردم از وی هراس دارند تا جایی که حتی اعضای خانواده رعیت نزدیک وی نمی شوند و در کمال بهت زدگی به وی نگاه می کنند که او در اینجا چه می خواهد؟؟؟
سید احمد خمینی(ره): در اینجا بر خود واجب می دانم که این را شهادت بدهم که زندگی داخلی حضرت آیت الله خامنه ای بسیار ساده است نه از باب این که رهبر عزیز انقلابمان به این حرف ها نیاز داشته باشند ، بلکه وظیفه خود می دانم تا این مهم را به مردم انقلابی ایران بگویم. من از داخل منزل ایشان مطلعم ، در منزل ایشان بیش از یک نوع غذا بر سر سفره ندارند ، خانواده ایشان روی موکت زندگی می کنن ، روزی منزل ایشان رفتم یک فرش مندرس آنجا بود که از زبری آن به موکت پناه بردم.
پ,ن: و اینگونه است که در 26 دی سال 57 رعیت شاهی که هرگز آنان را نشناخت را از کشور بیرون کردن و دو رهبری که در دل هایشان حکومت می کرد را به نوبت در قلب خود جای دادند...
پس کی این جمهوری اسلامی می خواد به وعده خودش عمل کنه؟ پس کی می خوان آب و برق رو مجانی کنن؟ مگه ندیدن مردم چقدر برای آب و برق مجانی خون دادن و زجر کشیدن؟ مگه ندیدن مردم برای آب و برق مجانی چطور به استقبال امام اومدن تا امام آب و برق رو برای مردم مجانی کنن؟ اصلاً مردم برای آب و برق مجانی انقلاب کردن و گرنه داشتن زندگیشون رو می کردن.
بله متن بالا رو درست خوندین و اشتباهی در کار نبوده. این متن درست حرف افرادی هست که می خوان به نحوی انقلاب مردم رو ربط بدن به مادی بودن اون نه به معنوی بودن انقلاب. در واقع جوری دارن وانمود می کنند که انگار کسی نداند، فکر میکنند مردم برای آب و برق مجانی این همه خون دادن و این همه زجر رو تحمل کردن. اما حقیقت آب و برق مجانی اصلاً چه بوده؟
اگر کل کلیپ ها و سخنرانی ها و متن روزنامه های 12 بهمن سال 57 را هزاران بار بخوانید اصلاً به چنین جمله ای از امام خمینی (ره) برخورد نخواهید کرد که امام فرموده باشند آب و برق مجانی می شود. خیلی ها مدام می گویند چرا صدا و سیما فیلم کامل این سخنرانی امام در بهشت زهرا (س) رو پخش نمی کند. خب اگر واقعاً همچین موضوعی بوده آیا به نظر شما صدا و سیمای وقت که تحت کنترل رژیم شاه بود می توانست به نفع امام این تیکه از سخنرانی را حذف کند؟ و هیچ اثری از آن باقی نماند؟
ولی وقتی به بررسی این موضوع در سال 57 می پردازیم متوجه می شویم که اصل وعده آب و برق مجانی را سخنگوی دولت موقت آقای عباس امیر انتظام مطرح کرده است، آن هم برای اقشار کم درآمد و گواه این مدعا روزنامه 8 اسفند ماه 57 کیهان می باشد. لابد می خواهید بگویید در آن زمان هم شریعتمداری مسئول کیهان بوده!!!
اما صدایی از امام خمینی (ره) موجود است که ایشان می فرمایند : سرتاسر ایران براى ضـعـفـا مـسـکن می سازیم، همین دارایى شاه سابق و خواهر و برادرش براى یک مملکت، براى آباد کردن یک مملکت کافى است. ما عمل مى کنیم، حرف نمى زنیم. تمام کمیته هایى که در تـمـام اطـراف ایـران هـسـت مـوظـفـند که آنچه به دست آمد از مخازن ایران، هر چه که اینها بـردنـد و مـخـفى کردند و اتباع آنها بردند و مخفى کردند، آنها را که به دست آمده است، بـه بـانـکـى کـه شـمـاره اش را بـعـد تـعـیـیـن مـى کـنـم تـحویل بدهند که براى کارگرها، براى مستضعفین، براى بینوایان، هم خانه بسازند، هـم زنـدگـى آنـها را مرفه کنند. ما علاوه بر اینکه زندگى مادى شما را مى خواهیم مرفه بـشـود، زندگى معنوى شما را هم مى خواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید، مـعـنویات ما را بردند اینها. دلخوش نباشید که مسکن فقط بسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، اتوبوس را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدهیم.
این صدای امام خمینی (ره) در تاریخ 8 اسفند در مدرسه فیضیه بیان شده است، نه 12 بهمن در بهشت زهرا(س) و در خصوص کمک به مستضعفین و طبقه مستمند امام به وعده خودشان عمل کردند و حساب 100 امام یا کمیته امداد امام یا جهاد سازندگی و ... از این دست اقداماتی بود که نشان می دهد امام خمینی (ره) به وعده خود عمل کردند و هیچ کس نمی تواند آنرا کتمان کند.
اما در خصوص وعده مجانی آب و برق بیاییم یکبار دیگر صحبت های امام را بادقت بخوانیم : دلخوش نباشید که مسکن فقط بسازیم (ویرگول) آب و برق را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند (ویرگول) اتوبوس را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند (ویرگول) دلخوش به این مقدار نباشید (مکث کوتاه) معنویات شما را (ویرگول) روحیات شما را عظمت میدهیم.
درواقع امام خمینی (ره) به نوعی در واکنش به صحبت های سخنگوی دولت موقت تأکید کرده اند که به مادیات دلخوش نباشید بلکه به معنویاتی که از دست داده ایم توجه داشته باشید و از یاد نبرید برای چه انقلاب کرده اید گواه این تفسیر از صحبت های امام، برکنار کردن رئیس بنیاد مسکن زمانی که گفته بود ما به همه محرومین زمین میدهیم، است. امام گفت چرا وعدهای میدهید که نمیتوانید عمل کنید، چرا برای یک عده طمع ایجاد میکنید؟
عاروتص شوع، وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی میگوید که درباره ایران همه گزینه ها روی میز است و اسرائیل به هیچ وجه برای دفاع از خود به محدودیتهای دیپلماسی توجه نمیکند.
اشتاینیتز با بیان اینکه تهران در مصالحه با کشورهای غربی بر سر مساله هستهای شکست خورده هشدار داد که تل آویو میتواند به طور یکجانبه علیه ایران و برنامه هستهای این کشور اقدام کند.
وی به خبرنگاران گفت: نمیخواهم خیلی خاص بگویم اما همه گزینه ها روی میز است. ما هرگز حق اسرائیل برای دفاع از خود را به مسائل دیپلماتیک محدود نمیکنیم.
برای دریافت اندازه اصلی بر روی عکس کلیک نمایید
ناخدای انقلاب : گاهی سردمداران رژیم صهیونیستی، ما را تهدید هم میکنند؛ تهدید به حملهی نظامی میکنند؛ اما بهنظرم خودشان هم میدانند، و اگر نمیدانند، بدانند که اگر غلطی از آنها سر بزند، جمهوری اسلامی «تلآویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد.
Ayatollah Khamenei : Sometimes leaders of the Zionist regime threaten us. They threaten us with a military invasion, but I believe even they themselves know - and if they do not, they should know - that if they make a wrong move, the Islamic Republic will raze Tel Aviv and Haifa to the ground.
ناخدای انقلاب: اگر بنابر تحریم باشد درآینده ملت ایران آنهارا تحریم میکند. بیشترین مجموع نفت و گاز دنیا برای ایران است. گازی که دنیا و اروپا به آن احتیاج دارد. ایران میتواند آنها را تحریم کند اگر لازم باشد.
برای مشاهده اندازی اصلی بر روی عکس کلیک نمایید
Ayatollah Khamenei: If sanctions are to be used , the Iranian nation will put sanctions on them in future. Iran has the world’s largest total reserves of oil and gas, the gas that the world and Europe are in need of. Iran can impose sanctions on them , if necessary.
پ,ن : لطفاً این کاتور را در شبکه های اجتمای انتشار دهید.
مناسک حج برای به تصویر کشیدن اجماع بزرگ مسلمانان بسیار مهم است و شکی درآن نیست. اما این اهمیت تا کجاست؟ تاجایی که حجاج ایرانی هر توهین و هر جنایتی را بپذیرند؟ غیرتمان را زیر پا بگذارند؟
از همه این ها که بگذریم می بینیم وهابی های عربستان سعودی و خاندان آل یهود چگونه با پول هایی که از جیب همین زوار جمع می کنند، به کشور های مسلمان وحشیانه حمله و از تروریست ها حمایت می کنند.
مگر کعبه چیست؟ کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نشود حاجی احرام دگر بندببین یار کجاست. وقتی تو کشورمون این همه جوون هستند که مشکل ازدواج دارند چرا این پول رو بریزیم تو جیب وهابی ها؟ چرا دست یک جوون رو نمیگیرم تا ایمانش کامل بشه؟ این رو خدا بیشتر می پسنده یا حج رفتن؟
پ,ن : دیشب گرسنه بود ، دختری که مُرد، چه آسان به خاک پس دادیمش و همسایه اش زیارتش قبول... دیشب از سفر رسید، مکه رفته بود!
به نام خدا
با عنایت صاحب الزمان مراسم عقد اینجانب با یکی از بهترین های فعال فرهنگی در روز 29 فروردین که همزمان شده بود با سالروز ولادت رهبر معظم انقلاب، درجوار گلزار شهدای گمنام تپه نورالشهدای گرگان در استان گلستان با هدف استعانت از شهدا و برکتی که این عزیزان در زندگی بنده و همسرم خواهند داشت برگزار شد.
باتوجه به اینکه این اقدام یک کار ارزشی و معنوی بود دلم نیامد در مهم ترین روز زندگی ام کاری درخور جنگ نرم هم انجام ندهم. کاری که مقام معظم رهبری مدتیست دستورالعمل آن را به افسران جنگ نرم و حزب الهی ها داده اند اما کمتر کسی گوشش شنوا بود و هست.
بقیه در ادامه مطلب ...
برای همین در روز عقدم با مشورت همسر عزیزم با کراوات در جوار پاک و مطهر شهدای گمنام حاضر شدم تا یک جمله را به همه بگویم و آن اینست که شهدا مخصوص بچه حزب الهی های ریشو و یقه بسته نیستند بلکه شهدا برای تمام اقشار و تمام افکار و تمام سلیقه ها هستند ولی متاسفانه همین ما حزب الهی ها با افکاری بسته باعث شده ایم تا خیلی ها از شهدا دور شوند.
حضرت آقا میفرمایند جذب حداکثری. یعنی فصل وصل نه فصل جدایی. جدایی که همین بچه حزب الهی ها با تیپ مخالفشون انداختن و وظیفه من افسر جنگ نرم کم کردن همین فاصله و جدایست تابه حرف رهبرم جامع عمل بپوشانم.
اما بعد از انتشار تصاویر عقد بنده و همسرخوبم در وب سایت ها همانطور کهانتظارش را داشتم با موجی از اعتراض ها و توهین ها مواجه شدم. اکثر دوستانظاهر رو دیدن اما از باطن کمتر حرف زده شد. و این درد ما بچه حزب الهی هاست. سطحی نگر هستیم. متاسفانه همین ما حزب الهی ها با عقاید خشکمون باعث ایجاد فاصله بین شهدا و دیگران شدیم و کسی هم که قدمی برایکم کردن این فاصله بر میدارد تخریب می کنیم.
این حقیر از تخریب نمی ترسد بلکه از جهل می ترسم. جهلی که بجای نگاه به باطن به ظاهر می نگرد. به عنوان مثال می گویند حضرت آقا کراوات را حرام اعلام کرده اند درصورتی که ایشان می فرمایند اگر ترویج فرهنگ غرب باشد جایز نیستو نکته اینجاست که آیا ازدواج سلامی ترویج غرب است؟ آیا در کنار گلزار شهدای گمنام عقد کردند ترویج غرب است؟ آیا به تصویر کشیدن ظاهری متفاوت برای کم کردن فاصله بین دیگران با شهدا ترویج غرب است؟
و خدا را شکر می کنم که باز هم در جهت جنگ نرم قدمی مثبت برداشتم و برای منفقط و فقط خوشنودی رهبرم مهمتر از همه توهین ها و کج فهمی ها و خشک مقدس بازی در آوردن هایست که فقط تیشه به ریشه انقلاب می زند و هیچ کار مثبتی هم انجام نمی دهند.
ان شاالله خداوند به همه ما بصیرت عنایت بفرماید.
پ,ن : متاسفانه اکثر ما حزب الهی ها فقط یاد گرفته ایم شعار بدهیم. حتی خیلی ها خجالت می کشند مراسمشان را درکنار شهدا برگزار کنند بعد به کار دیگران عیب می گیرند. بعضی ها جواب بنده را ماست مالی سوتی می دانند اما اگر خادم سایبری قرار بود خودش راتخریب کند راه های زیادی وجود داشت.
سلام به ملت نامحرم ایران. امیدوارم حال همتون خوب خوب باشه. خیلی خوشحالم که این روز ها همهجا اسمی از من هست. تا جایی که حتی برام اسم جدید هم ساختن و بجای فکت شیت به من میگن گزارش برگ.
آقا دم همتون گرم نمیدونستم اینقدر پیش شماها خاطرم عزیزه وگرنه به محمدجواد جون میگفتم زودتر ازینا منو اعلام کنه مثل داداشم جان که هنوز مذاکرات تموم نشده بود زودی منو اعلام کرد.
خب حتماً برای همه شما سؤال پیش اومده من کی هستم و چی میخوام بگم و برا چی هی اسم منو می برن، پس من هم میخوام خودمو برای همه شماها معرفی کنم تا بهتر منو بشناسین فقط جون داداش برام جوک نسازین.
جونم براتون بگه فکت شیت در کشورهای دیگه مثل آمریکا استنباطیهست که دولتمردان اون کشور جمعبندی و تفاسیر حول یک اتفاق مهم بینالمللی و حتی داخلی برای معرفی دستاوردهای خودشون رو بهصورت کلی بیان میکنن تا به ملتشون بگن : ببینین ما همچین کارایی کردیم و برین حالشو ببرین.
اما تو ایران قضیه برعکس هست و از اونجایی که ملت ایران برای دولت نامحرم هستن از ارائه من به مردم خودداری می کنن تاکسی متوجه نشه توی مذاکرات لوزان (به قول آقای عراقچی لویزان) چه دستاوردهای شگرفی دولت کسب کرده که اونسرش ناپیداست.
البته من تازه متوجه کاربردهای دیگه خودم در ایران شدم مثلاً با اسم بنده میتونن به دیگران هم توهین کنن همانطور که رئیسجمهور ایران، ملت رو متهم کرد به کمحافظه بودن و با این ادعا بهصورت غیرمستقیم به شعور مردم توهین کرد.
البته من بهعنوان یک فکت شیت فکر میکنم دوستان گلم توی دولت معنای شعار امسال رو بد متوجه شدن و بجای دولت و ملت، همدلی و همزبانی اشتباهاً فکر کردن شعار امسال دولت برتر از ملت، همینه که هست می خوای بخواه نمی خوای نخواه هست، وگرنه چه دلیلی داره اینقدر وقت تلف کنن؟
یه روز صالحی میگه فکت شیت ایرانی نوشتهشده و نزد ظریف است و فرداش ظریف میگه نیازی به انتشار فکت شیت ایرانی نیست و رئیسجمهور هم میگه فکت شیت ایرانی قبلاً منتشرشده است حتی پیش از نسخه آمریکایی آن!
آقا من بهعنوان یک فکت شیت یک پیشنهاد دارم و اون این هست که از رو همین نسخه آمریکایی من یه کپی بگرین بدین به مترجم گوگل و برگردانم کنین به زبان فارسی بدین ملت حال کنن. والا اگه متن فارسی من بیاد بیرون خدا میدونه چیا توشهها. ازمن گفتن بود دیگه صلاح دولت خویش روحانی داند.
ناخدای انقلاب : من به خود مسئولین هم این را گفتهام همین چند روز؛ مسئولین باید بیایند مردم را و بخصوص نخبگان را از جزئیات و واقعیّات مطّلع کنند؛ ما چیز محرمانه نداریم، چیز مخفی نداریم. این مصداق همدلی با مردم است...
بزرگترین درسی که میشه از اتفاقات عجیب و غریب آخرین بازی فصل لیگ برتر فوتبال 94-93 بین تراکتور سازی تبریز و نفت تهران گرفت اینه که اگه بعضی ها وقتی داری یه چیز ارزشمندی رو از دست میدی و بهت این رو نگن و تو به هوای اینکه به یک برد بزرگ دست پیدا کردی شروع کنی به شادی و جشن و پایکوبی بعد یکدفعه بفهمی که چه کلایی سرت رفته، اونوقته که حالت گرفته میشه، اونم بدجور درست عین تماشاچی های بی گناه تراکتورسازی تبریز.
حالا لابد می پرسین خب که چی؟ خب به جمالتون. اگه یه نگاهی به اتفاقات سیاسی ایران بندازیم خوب می بینیم الان یه عده خیلی �
مستر جیکاک معروف به سیدجیکاک جاسوس انگلیسی بود که به دستور ملکه انگلستان برای جلوگیری از ملی شدن صنعت نفت به مناطق نفت خیز ایران اعزام شد و هفت سال در بین عشایر بختیاری زندگی کرد و بافرهنگ و لهجه آنان کامل آشنا شد.
جیکاک بعد از هفت سال اعلام کرد که سید هست و برای اثبات حرف خود کراماتی را نشان داد. جیکاک عصایی داشت که وقتی آن را به بدن کسی میزد به خاطر وجود خازنی در ته عصا به آن فرد شوکی داده میشد و یا ریش مصنوعی ضد آتش خود را آتش میزد و شعلهور نمیشد و حتی آتش را به زیر عبای ضد آتش خود قرار میداد ولی نمیسوخت و به مردم میگفت من سید واقعی هستم و اگر سادات دیگر راست میگویند شعله آتش را به لباس خود بزنند و ...
این جاسوس MI6 با فن بیان و با کرامات بسیاری که داشت در بین مردم محبوبیت خاصی پیدا کرد و در اواخر دهه ۱۳۲۰ خورشیدی، فرقهای را در منطقهٔ بختیاری، بویراحمد و خوزستان ایجاد میکند که طلوعیان یا سروشیان نام داشت.
سید جیکاک به هنگام ملی شدن صنعت نفت، با گشتوگذار میان عشایر بختیاری این شعار را به گویش بختیاری برای آنها طرح نمود: "تو که مهر علی مین دلته ملی شدن صنعت نفت سی چنته" یعنی تو که مهر علی را در دل داری برای چه به دنبال ملی شدن نفت هستی!!!
و امروز باگذشت زمان و با بالا رفتن شعور و آگاهی مردم بازهم هستند کسانی که مانند سیدجیکاک با کلامی که صادق نیست و زشت است مدام در گوش ما زمزمه میکنند که توکه مهر علی مین دلته انرژی هسته ای سی چنته!!!
آن ها بجای دعوت کردن ما برای نزدیک کردن آتش به لباسمان، راه به جهنم رفتن را نشانمان میدهند و بعضی دیگر بجای عصای شوک دار، داس را به ما نشان میدهند و بعضی دیگر ما را متهم به بیسواد بودن میکنند و ....
اما حرف دل من اینست که اگر سیدجیکاک این اقدامات را انجام میداد تا صنعت نفت ما ملی نشود حداقل یک بیگانه و دشمن بود اما چرا امروز خود ما تیشه به ریشه آن چیزی میزنیم که حق مسلم ماست؟
مگر گناه ۸۵۰۰۰۰ ایرانی بیمار چیست که برای درمان به سوخت ۲۰ درصد احتیاج دارند اما حال مجبوریم آنان را برای درمان به خارج بفرستیم تا مثل جانبازان شیمایی در آلمان بجای درمان بر روی آنان آزمایش انجام دهند؟
بااینحال مانند رهبر معظم انقلاب که در روند مذاکرات دخالت نمیکنند و فقط و فقط از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنند ما نیز از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنیم اما برای آینده کشورمان با این دشمنان، همچنان دلواپسیم و میلرزیم اما دل خوش می کنیم به جهنمی که با این مذاکرات دارند برایمان می سازند!!!...
سال 88 عدهای به بهانه تقلب و بستن این انگ به دولت وقت توانستند حس بی اعتمادی رو در مردم القاء کنند و باعث بشوند تا آشوبهای خیابانی در تهران و سایر شهرهای کشور ابتدا علیه دولت و بعد علیه انقلاب و رهبر عزیز انقلاب شکل بگیره.
و حالا در سال 94 هم عدهای از سر دلسوزی و گاهاً تعصب بیجا درست روی خطی پا گذاشتهاند که مدنظر آمریکاییها برای ایجاد فتنهای جدید در ایران است، این بار هم قصد دارند با ایجاد حس بی اعتمادی به دولت جرقهی فتنه جدید را راه بیندازند.
شاید شما خواننده محترم پیش خودت بگی نویسنده این مطلب قصد داره از دولت تدبیر و امید حمایت کنه اما اگه یه نگاهی به صحبتهای مقام معظم رهبری بیندازیم که فرمودند فتنه بزرگتری درراه است و همچنین نگاهی عمیق به علت نامگذاری سال 94 به نام سال دولت و ملت همدلی و همزبانی بهخوبی درک خواهی کرد که مقام معظم رهبری بهدرستی فتنه جدید را شناختهاند.
اما مگه میشه نسبت به اقدامات دولت واکنش نشان نداد؟ جواب خیر هست چراکه انتقاد باعث شناخت ایرادهاست و به دولت کمک می کنه تا نسبت به رفع این ایرادات قدم برداره. اما این انتقادات نباید جنبه تخریب دولت رو به خود بگیره.
چیزی که آمریکاییها از این مذاکرات میخواهند اینست که دولت رو در نظر مردم بیاعتماد کنند و مثلاینکه تا حدی هم به این خواسته خودشون رسیدند. پس بهتره به جای تخریب دولت به حمایت از او با نقد دلسوزانه بپردازیم و از تیم مذاکرهکننده حمایت کنیم تا کور شود چشم هر بدخواهی که خواهان این انقلاب نیست.